سویه جدید ویروسی رواج پیدا کرده که یک عفونت حاد تنفسی بدون علامت است؛ یعنی مثل سرماخوردگی و یا آنفولانزا با آبریزش بینی، سرفه و یا عطسه همراه نیست، بلکه بخش های درونی بدن از جمله کلیه ها، کبد و معده را درگیر خود میکند. تب لحظهای متناوب ممکن است از علائم آن باشد؛ یعنی بیمار فکر میکند که رو به بهبودی است و یکباره با اندک تنشی مثل مواجه شدن با آلودگی هوا و یا خوردن غذای فوری ممکن است بیماری دوباره عود کند. از علائم متمایز کننده آن با سایر سویه ها استفراغ همراه اسهال است. این سویه جدید منجر به انقباضات غیر عادی در لوله گوارش می شود و سبب می شود فرد مبتلا در صورت ضعف دستگاه ایمنی، بالا بیاورد. در صورت حاد شدن بیماری بی اشتهایی و عدم تشخیص مزه ها از علائم بعدی آن است.
با توجه به افزایش آلودگی هوا احتمال خیزش این سویه و افزایش فوتی ها میرود. رسانه ها در این باره هشدار جدی نداده اند و فقط گفته اند که واکسن بزنیم کافی است. اینکه کجا و آیا چقدر دوز واکسن در اختیار داریم، حرفی است که زده نشده و فقط رویکرد رسانه ها تاکنون نمایشی و تبلیغاتی بوده است.
بعدا اضافه کرد:
اینکه امروز دقیقاً معادل اکتبر سیاه صهیونیستها رونا پخش میکنند و مردم رو با اونها میکشند ممکنه اثر معکوس داشته باشه. منطق اینطوریه که میگه ببین چه بلایی سر صهیونیستها آوردن که حالا اونا ما که مردمیمو میزنن. منطق اصلاً اجازه فکر کودک کشی و نسل کشی به کسی نمیده. از دید یک منطق سالم آدم کودککش و نسل کش وجود نداره. پس اگر امروز این بلا به سرش اومد میگه ببین چی سر اونا اومده که سر ما اومده. دیگه نمیگه این اسرائیلی یک نفرشم کشته بشه معادل صدها نفر از جامعه رو میگیره. آمار در اکتبر سیاه اسرائیلی فقط ذکر کرده ۸۸ نفر نیروهای نظامیش کشته شده. این شامل مردم نمیشه.
در جنگ ۳۳ روزه لبنان، حزب الله برای اینکه بتونه جنگ رو به اسرائیل ادامه بده، جنوب لبنان رو منطقه جنگی اعلام میکنه و با اجاره خونههایی که در مناطق دیگه براشون فراهم میکنه جنگ رو ادامه میده. یعنی این جنگ بین نیروهای نظامی تاوانش مردم نخواهند داد. برای حزب الله کار سختی بود ولی تونست این کارو بکنه در جنگ ۳۳ روزه پیروز شد. اما الان معادلات فرق میکنه.
تاوان این جنگ رو بارها ما تو کشور خودمون دیدیم؛ اسرائیل بیمنطق مردمو میکشه.
کنسولگری آلمان درش رو به روی مردم کشور ایران بسته. در نتیجه اون مثلاً یک نفر که تنها فرزندش آلمان زندگی میکرده حتی دیگه نمیتونه مادرش رو ببینه، اون مادر اینو از چشم مردم ایران میبینه، و نه کنسولگری آلمان.
همینطور دیگه فکر کنید الی آخر، اگر قرار باشه تاوان این جنگ رو مردم بدن نتیجه چی میشه.
پس، قطعا باید بگیم مردم اسرائیل رو هم میزدیم. حق مردم ما این نبود. تاوان این جنگ رو مردم اسرائیل هم باید بدن.
در واقع، تو سر اونا باید بخوره تا بفهمن ما چی میکشیدیم. در کمترین حالت باید برابر بزنیم.
آن باور بین مردم مهمه که قدرت ما هستش. تاوان این جنگ رو مردم اسرائیل و مردم آمریکا هم و مردم اوکراین هم باید بدن. اگر در این جنگ آلمان وارد شده تاوان این جنگو مردم آلمان را هم باید بدن. اگر ما کرونا گرفتیم، آلمانیها باید معادل اون کرونا رو بگیرند. تاوان جنگ رو اون جاهایی که آزمایشگاههای بیولوژیکی راه میاندازند و مردم رو اینطوری به کشتن میدن، باید بدن. ما در جنگ برابر نیستیم. برابریش اینه که مردم اونا هم بخورن.
الان کشور ما چیکار میکنه؟ این کرونای جدیدو اعلام نکرده. فقط یه تاریخ مهر ماهی گفتی سرفههای خشکی کرونا داره. نه این کرونای جدید فقط سرفه خشک نداره، قشنگ آدم بالا میاره. آدم زمین گیر میشه و مدت طولانی خوب شدنش طول میکشه.
پس به نظر میرسه دولت ما همون بلایی داره سر ما میاره که در جنگ اول و در جنگ دوم سرمون اومد. همه ضربات رو مردم ما بخورند، ولی نیروهای نظامیمون پاشونو از خاک ایران بیرون نکنند. تازه خلع سلاحم بشوند!
تو شرایطی هستیم که فقط همین یکی من مونده که بگیرم خودمون رو تحقیر کنم.
به محض حذف فیزیکی رئیس جمهور و وزیر خارجه، رسانه های معاند دست به قلم شده و با خبرپراکنی مواضع ولایت فقیه رو برای اگر مبادا موروثی بشه مورد حمله قرار دادن. ما طبق قانون اساسی میدونیم که انتخابات در پیش داریم و این حرفشون بیخوده و نیازی به دخالتشون در مدیریت امور کشور نداریم.
خیلی اتفاقا افتاد و جریانات دارم میبینم پشت سرهم اتفاق می افته. خیلی تجهیزات هوایی مون رو تحقیر کردند و همون موقع ارز دیجیتال فانتوم (ما از قدیم بیشتر بعنوان بالگرد میشناختیمش) رو بردن بالا. امروز هم طبق پیشبینی ها دلار رو تقویت کردن باهاش و در اصل با تحقیر کردن تولیدات ما.
همزمان از نظر فرهنگی به جز کار رسانه ای مجموعه برنامه های حذف ارزشها اجرا شد.
تاریخ نگاری استعماری کاری مشخصه خط سیر مشخص هم داره. یکی اینه که لذت رو از راه ارزشی و شرعی به دست نیاریم و ارزشها رو کمرنگ کنیم. شاید این جمله معروف رو شما هم شنیده باشین که الآن باب شده میگن طرف از دوست پسرش طوری باردار شده که هرکار میکنه نمیتونه بندازدش، ولی اونی که شرعی ازدواج کرده هی بچه اش سقط میشه.
رئیس جمهور ما رو حذف فیزیکی کردند. کشور ما اهل تسنن نیست که بگن اگر کسی با زور هم رهبرتون شد بپذیرین و او امیرالمومنین هست، ماهم قبول کنیم. ما شیعه ایم و این رو نمیپذیریم. برای محاصره ما چه کردند؟
رئیس جمهور رو حذف کردن.
قبلا هم این کار رو برای نجف در عراق کرده بودند. کل عراق که شیعه نشین نبود. استعمارگران برای محاصره نجف اول رهبرشون رو گرفتند، و بعد این شهر رو محاصره کردند.1
حالا بگیم تاریخ نگاری استعماری که همیشه بوده. بله بوده، ولی دانستنش و اینکه از چه نقطه ای به ما ضربه میزنه مهمه.
کشورهای استعماری خیلی خودشون رو ارزیابی میکنند. مثلا میگن ما اگر بگیم متل و باربی، خیلی زود مردم نسبت بهشون واکنش نشون میدن و میگن آمریکاییه. موقع تحریم های فردی اولین چیزی که تحریم میکنند، همین هاست: پپسی و تپسی، کوکاکولا، دنت، داو، نستله (شهری در اسرائیل) و اینها که شناخته شده اند.
حالا گفتن که چه کنیم؟ گفتن دستمال کلنکس رو اگر بهشون بدیم نمیگن که این استعماریه. همه میخرند. گفتن اگر از راه بهداشتی-درمانی وارد بشیم، کسی بهمون شک نمیکنه. سالها برنامه نفوذ رو در این حوزه اجرا کردند.
اونها اینطوری وارد شدن. اگر از ما بپرسین که یک شرکت داروسازی ایرانی میخواد بیاد اسمش رو چی میگذاره؟ میگیم مثلا سام پسر نوح، مثلا میگیم اسم مکان هگمتانه، زهراوی و اسمهای یا مذهبی میگذاریم یا تاریخی و یا متناسب با مکان. هیچ کدوم نباشه، دیگه اسم گیاهان دارویی رو شرکتمون میگذاریم
حالا این خارجی ها (اروپایی ها آمریکایی ها) میخوان از راه بهداشتی وارد بشن. اصلا وارد شده اند. بگذارین من بهتون بگم. اونها اسم خودشون رو خون، رگ، و OTC میگذارن. در اسم گذاری خیلی راحتند و ما قبول میکنیم.
کیفیت آب ما پایین اومده. چند ساله که خشکسالی شده و کیفیت پایین اومده. ماها یک عده مون میریم آب جوشیده میخوریم. این آب جوشیده بعد از مدتی به تقویتی مثل مولتی ویتامین مینرال نیاز داره. من باهوشم دیگه. میرم بخرم. میگم آقا مولتی ویتامین مینرال OTC بدین. طرف داروخانه، میگه چشم شوهر مهناز جنس آشغال شرکت OTC آلمانی رو وارد کرده، بفرمایین مراقب فرزندآوریتون باشین!
ماها میخوریم نمیفهمیم دقیقا چی داره عقیممون میکنه.
من میخوام استخدام بشم. میرم دنبال شغل کارگری. میزنم تو اینترنت و میبینم، خدایا چه قدر تو مهربونی! شرکت رگ و خون سرنگ سازی زده و میخواد منو سه شیفت گردشی استخدام کنه. میگم الآن بورس رو زمین بوده همین طور داره میره تو زیرزمین، من برم کارگری پولمو از کت یمین دربیارم. زنگ میزنم. طرف میگه اصلا برام مهم نیست تو کی هستی، اومدی بهم سلام کنی باید ورودی دویست هزار تومن (حقوق یک روز کار کارگریت) رو بدی بهم!
بدون هیچ تضمینی، کم دوره های آموزشی برای آموزش دیده ایم، حالا یک پولی هم بدیم بخوایم کارگر بشیم؟
این شرکت سرنگ سازی، یا چمیدونم داروسازی هی داره برای من کار میکنه. مثلا
مثلا میگه عزیزم رئیس جمهورت رو از دست دادی بیا بهت مشاوره بدم، روانشناسیت کنم: تو روانی شده ای یک پولی به ما اینجا بده.
باز هم برای من این صنایع پزشکی شغل درست کرده اند. چطوری؟
میگه الآن این جوون ها میخوان خودکشی کنند، بکشونیمشون تو بی تی اس. بهشون هم حس در جامعه و در جمع بودن میدیم. بهشون میگیم آرمی (Army:ارتش). هرکس بیشتر از ما یاد بگیره خرید کنه، ولو عکس پولارید، اون موفقتره و برنده جایزه است.
از یک آمارگیری شروع شد. اول بررسی کردن و دیدن ماها باربی خیلی به مذاقمون نچسبیده، رفتن سراغ کره و پروژه بی. یعنی، مکان رو از ترکیه جابجا کردن به چین و کره و هرچی هم بهمون دادن از غذا و دارو یک تی به اون "بی" و "او" چسبوندن، شد: "بی تی"، شد "او تی"، بگردین "تی تی" اش هم پیدا میکنید. کلی کلمات مخفف دورمون رو به اسم علم و دانش گرفته، باز هم اگر بخوایم یک داروی گیاهی برای چیزی که درمان بلد نیستن براش ازشون بگیریم یا باید ببینیم کلا تو بازار نیست، یا تحت استاندارد "نفر تی تی" غول اسرائیلی، اون رو با ارز باد کرده بخریم.
نفوذ این خارجی ها رو در تمامی حوزه های پزشکی بگیم، که نمیشه، ولی مثلا فرض کنید من میگم وزیر ورزش و جوانان سابق با هلی کوپتر هلال احمر سقوط کرد. تو همین دوره رئیسی هم بود. رفته بود کرمان که یک پروژه مجموعه ورزشی رو افتتاح کنه. اون موقع هم خبر کماکان رسید که حالش خوب نیست و بعد هم بعد از مدتی به دلیل خونریزی مغزی نتونست پست رو برعهده بگیره و عوضش کردن. باز خوبه بگم که با همین هلی کوپتر هلال احمر بود که رئیسی هم چپه شد؟! جالب اینجاست که معادل چنین ماهی در سال 1402 هم بوده که این اتفاق افتاده. یعنی حتی اگر مه و ابر و باران، آمدند که این جریان سرنگونی هلی کوپتر رئیسی رو اتفاقی نشون بدن، انقدر این سرنگونی مناسبتی بود که جای هیچ شکی نمیگذاره که کار کار عوامل نفوذی بوده.
یعنی اینها با این همه هواپیما و هلی کوپتر و اینها جابجا شدن، چیزیشون نشد، هربار این هلی کوپتر هلال احمر دست کادر دولت می افتاد سرنگون میشد. در این شرایط برهیچ کس، نفوذ دشمن در میان هلال احمر پوشیده نیست. اینه که ماها میگیم وای به روزی که بگندد نمک.
اینه، فرصت طلایی تاریخ نگاری استعماری.
شعار «زن، زندگی آزادی» رو خیلی ها گفتن شعار مجاهدین خلق منافقه، ولی من یک کتاب بازاریابی خوندم که چاپ ده سال پیش بود. تو اون، این شعار آمریکایی بود که بین مردم سایر کشورها رواج پیدا میکرد.
آن زمانیکه فرهنگ استعماری سیاستمداران جانی ای پرورش میده که نسل و حرث رو هلاک و نابود کنند، و بلکه مردمان بسیار عادی و طبقه پایین رو هم طوری تربیت کنه غیراروپایی رو دارای هیچ حقوق انسانی ندانه، و کشتن مردمان مستعمرات برای آنها از کشتن مرغ هم آسانتر باشد، هنوز به پایان نرسیده. یک زن آرایشگر فرانسوی مقیم الجزایر که از پیروزی مسلمانان مجاهد الجزایر به خشم آمده بود اینطور گفته بود:
«اگر ما اروپایی ها هر یک، چهارده الجزائری را میکشتیم، مساله حل بود. من مایلم با همین دست های قوی و برهنه خودم آن ها را بکشم»
فکر میکنید، این اروپایی ها امروز با این نظام کاداس و از این بازی ها متمدن شده ان و حس برتری جویی شان فروکش کرده؟
نه، این اسرائیل در میانه قلب خاورمیانه چه می کنه؟
این پادگان بزرگ با نام اسرائیل، جایی هست برای صهیونیستهایی که از اقصی نقاط دنیا بالاخص آمریکا و انگلیس آنجا برای حفظ خط استعماری خودشون حضور پیدا کرده اند.
تو کتاب مینویسن که پس از سقوط کمونیسم مردم اروپای شرقی از زمستان طولانی محرومیت به بهار وفور رسیدند! اما این تصویر آنقدر هم به نظرشان گل و بلبل نباید میبوده باشه، چراکه برخی از پیامدهای گذار به سرمایه داری (مثلا با از دست دادن قهرمان ملی و یا رئیس جمهور کشور ایران) شامل افزایش بی اعتمادیه. تو این کتاب اسم از استقبال از کریسمس به عنوان وجودی بین المللی و مدرن آورده میشه، ولی در عمل ما با چیزی مثل بی تی اس در کنار آن و ملقمه ای از اینها مواجهیم.
ما با اروپا و آمریکای سابق مواجهیم که امروز خودش رو به این مفاهیم بزک کرده. چیزی عوض نشده و آن زن اروپایی اگر میتونست با همان دستان قوی و برهنه خودش هنوز هم تک تک ماها رو میکشت.
________________________
1- ارتش انگلیس پس از مقاومت مردم عراق در برابر عثمانی نجف را محاصره و شرایط رفع محاصره در چند محور را چنین اعلام کردند: تحویل دادن اشخاصى که رهبرى مقاومت را عهده دار بوده اند، تحویل یک هزار قبضه تفنگ به عنوان غرامت، پرداخت غرامتى معادل پنجاه هزار لیره انگلیسى طلا، تبعید یک هزا ر نفر به عنوان اسیر جنگى به هندوستان.
یک باری ساعت حدود هشت و نیم شب بود که از آلودگی هوا چپه شدم. قبلش هربار با بقیه چک میکردم که آلودگی امشب مثل دیروز بعدازظهر و دیشب نبوده؟ اونا هم میگفتن حسگرهاشون از کار افتاده.
سختی کار تو اینه که تشخیص میدی آلوده هست، ولی تا چه حد رو باید همه با هم بگن. سرم مثل دیشب درد میکرد. دیروز خیلی زود در و پنجره ها رو بستیم. هیچ وقت فکرش رو نمیکردم بدون طی مسافتی در خیابان دچار حالت تهوع بشم. اونموقع فقط فکرم هوای تمیزتر و نقطه بهتری برای نفس کشیدن بود. دیگه به غذایی که چند ساعت پیش خورده بودم فکر میکردم که زیاده روی نکرده باشم. بلند شدم رفتم تو حیاط دیدم بدتر میشه برگشتم رفتم این ور و کمی هم اون ور. فکر کردم اگر بخوابم درست میشه. همینطور هم شد و خوابیدم.
دیگه ساعتهای 11 دوباره بلند شدم. به نظر امروز مراسم خاصی از نظر محرم باشه. چون مردم هم نوع خاصی از ارتباطات رو دارن. بنزین این دو روزه کلی مصرف شده.
مسئولین که سکوت. کاش این کرونا تموم بشه اینا به خاطر بچه هاشون کمی آلودگی رو کنترل کنن تا دیگه به خونه هامون نرسه. میگن هر قدر به خاطر کرونا مردم رو بیشتر خونه نشین کنن، ساخت و سازها و خانه سازی هم بیشتر میشه. لابد نیاز کارتن خواب ها هم به خونه بیشتر میشه و در این روزها سود خوبی نصیبشون میشه. یک ارتباط مستقیم این دو با هم دارن. سالانه 41 هزار نفر طبق آمار رسمی آدم فقط به خاطر آلودگی هوا تو این کشور میمیرن. غسال خونه ها میگن روزهایی که هوا بیشتر آلوده است مراجعه کننده بیشتری هم دارن.
اما از اوضاع کشور بگم که بجز مشکلات شهری، اوضاع هم چنان آرامه. دانشجوها که همچنان دغدغه امتحاناتشون رو دارن، و مراسم ها هم کامل اجرا میشن. آنچه که باید حواسمون باشه اینه که وقتی قرار شد جنگی پیش رو باشه، اون جنگ حتما جنگ فناوری و برتری مردم یک کشور بر دیگریه. اینکه انقدر در داستان ها و رویا روی کشتی سازی و آرمان سازی، کشورها رو مردمشون کار میکنن سر همینه. یک سره داستان های دزدان دریایی، کشتی های سطحی و زیر سطحی رو درست میکنن و با اون به نقاط مختلف دنیا سفر میکنن. جنگ آینده، به جز حالا تهدیدی که مرزهای خاکی میتونن داشته باشن، جنگ کشتی هاست. الآن اگر دقت کرده باشین سر این کشتی اسرائیلی که در دریای عمان حادثه ای براش اتفاق افتاد کلی تو نهادهای بین المللی سرصدا کردن. کشتی انگلیس، آمریکا و از اونطرف امارات در منطقه ما رو تهدید میکرد. در همان منطقه اتفاقی برای یکی از کشتی های ما افتاده بود، تهدید کشتی انگلیس به قدری بود که حتی وقتی قایق پاکستان برای کمک آمد آن را هم تهدید کردند و عقب نشینی کرد. در روزها و سال های اخیر تعداد کشتی های جنگی آمریکا و اسرائیل در منطقه دریای سیاه تا منطقه دریای عمان که جای ما هست بیشتر شده. آن ها همچنان در حال خرید و تجهیز پیشرفته ترین ناوهای جنگی و کشتی ها هستند. اسرائیل همچنان تهدید میکند که وقت اقدام نظامی علیه ایران رسیده است.
علاوه برآن، مشکلات شهری مشکل پیش روی ماست. با اعمال تغییرات آب و هوایی (و اعلام اینکه جنگ آینده جنگ آب و غذاست) که از جمله آن ها آتش سوزی جنگل هاست، ما در آینده مشکل آب، غذا و هوا خواهیم داشت. مثال در این زمینه زیاده، ولی مثال جالبش دستگیری حدود 42 نفر در الجزیره در جریان آتش سوزی اخیر این کشوره. پس از بازجویی ها معلوم شد که به جز اسرائیل، کشور همسایه یعنی مغرب نیز در این آتش سوزی ها نقش داشته. کشور الجزیره مرز خود را با مغرب بست. تکرار این سبک زمین سوزی روش رژیم صهیونیستی مثل دانه های نخود پخش در زمینه.
اینکه جنگ ایران با اسرائیل حتمی است در آن شکی نیست. فقط میزان تلفات از دید کشورها و نوع نگاه آنها به جنگ مطرحه. اسرائیلی ها خیلی جان دوستن، پس شاید بردن از نظر آنها بیشترین میزان تلفات انسانی و به نوعی نسل کشی باشد. کاری که تاکنون در منطقه ای به اسم فلسطین ترتیب داده ان. از نظر ما میگن جنگ همان دفاعه. پس اگر تجهیزاتشون رو طوری بزنیم که نتونن آب و هوا رو آلوده کنن، و یا ماها رو کمتر بزنن، احتمالا برد را ما کرده ایم.
زیرساختهای آب و برق ایران، به نوعی وابسته به خرید از بازارهای آمریکا و خصوصا ایالت پنجاه و یکم، اسرائیله. اینو مسئولین ما نمیگن، و فقط کمی که وارد کار بشی، و حتی به عنوان یک مغازه دار ساده بخوای فروشنده باشی میفهمی. آب با فیلترهای تصفیه، و برق و مخابرات با کابلهایی که از اسرائیل میخریم. چند وقت پیش مجلس فکر کنم تصویب کرد که دیگه این چیزا رو از اسرائیل نخریم. حالا نمیدونم در عمل چقدر ممکنه که صاحبان صنایع شبکه اینترنتی ما بخوان به حرف مجلس گوش کنن. فکرش رو بکنین پارلمان مجلس عراق بلافاصله بعد از ترور سردار سلیمانی اعلام کرد که آمریکا باید خاک این کشور رو ترک کنه، ولی با وجودی که پارلمان تصویب کرد و ما هم یکی از پایگاه هاشون رو زدیم، این کشور هم الآن میگن آمریکا دو قطبی شده و درگیر انتخابات و قضایای پسا انتخاباته، هنوز این اتفاق نیافتاده.
در مورد ایران هم، میتونه همینطور باشه. الآن، من یک مطلب تو اینترنت در سایتی به اصطلاح دانش بنیان میذارم به عنوان تحلیل، بلافاصله شاخه یهودی اسرائیلی صهیونیزم وارد عمل میشه و گزارشو میده. با خودم فکر میکنم، من یکی اینا این کار رو میکنن، فوقش یک پست اینترنتیش بکنم، ولی اینا چقدر دست به عمل و حالا پررو هستن که بدون اینکه حتی نیاز به گفتن این نکته به ملتی داشته باشن، با یک گزارش دادن، مشکلشونو حل میکنن.
فکر میکنید یک کابل برق خریدیم ازشون، یک پول پهنای باند دادیم و دیگه تموم شد؟ نه، اونا میگن مستعمره ما اینا رو خرید، باید نظارت کنیم.
نمونه دست جریانات اینترنتی ایرانی که به دست یهود کنترل میشه، همین سایت های دوقطبی خودمونه، که اگر گفته نشه مستقیما به دست دولت و دانشگاه دولتی و یا دانشگاه آزاد داره اداره میشه، برین ببینین که اگر طرف مغازه خاصی نداره، به چه سختی داره پشتوانه حضور مجازیش رو تامین میکنه. حالا یکی گوشی وارد میکنه، یکی خود کامپیوتر. اگر گوشی وارد میکنه، مغازه دارد پول سفرش به انگلیس رو هم ازتون میگیره این روزا و اگر کامپیوتر داره که من یادمه از همون زمان که مغازه ماشین های اداری حسن پور کامپیوترهامون رو وارد میکرد ما داشتیم قسطهاش رو کارمندی میدادیم. شیخ هم میووردن برامون که شماها چه کار مهمی دارین میکنینو اینا. ما میفهمیدیم که در جریان مقاومت در برابر دشمن وارد شدیم، ولی دیگه خبر نداشتیم که حتی در حد یک کاربر معمولی اینترنتی هم ارزشی نداریم.
یک کلمه این دانشجوهای تازه به دوران رسیده میگن، بازاریابی. همین بازاریابی کلی پول و هزینه، و حداقل ماشین زیر پا میخواد. اینطور نیست که بتونی براحتی یک درگاه پرداخت بگیری و باهاش کسب درآمد کنی. برین دنبالش و اگر تونستین براحتی این کار رو بکنین بیاین سکه بندازین تو جیب صهیونیستا، و یا فراماسونرها. تا همین حالا، بخصوص با تغییر نرخ ارز کلی سایت های ارائه درگاه پرداخت، به جز مستقیم بانکهاش، اصلا حذف شده ان. اونایی هم که قبلا تو وایبر بودن، الآن تو تلگرامن و بعدش اینستاگرام، اسمشون رو گذاشته ان کارشناسو از این حرفا که از نظر من حضور واقعی ندارن! برا خودشونن، خودخواهن و اگر کاری به کار ما ندارن، ما هم ایشالله کاری به کارشون نداریم، حالا میخوان شیخ باشن، دکتر یا مهندس.
من نمیخوام ناامیدتون کنم، ولی حقیقت هم این نیست که برین ببینین، یکی اگر مورد بی مهری و لطف دولت قرار میگیره، پس موجود بدیه، و یا نمیخواسته خدمات بهتری بده. نمونه اش همین سایت خودمه که حداقل هر نصف ماه بالا نمیتونه بیاد. باید براش هزینه بیشتر بدیم، ولی به هیچ طریق هم حمایت نمیشیم. در جریان پخش محتوای اینترنتی هم از همون سال 2011 که آمریکا با سوریه به طور مستقیم و غیرمستقیم وارد جنگ شد، کار ارائه محتوا هم سخت تر شده. یک سایت معمولی بلاگفا رو در نظر بگیرین، و یا همین سایت آپارات. بلاگفا که خیلیی در حذف محتوای ماها شهرت هم داره. میان آمار بازدید غلط نشون میدن، نمیذارن لینک وبلاگ های دیگه رو تو سایتت بذاری، لینک سایت خودت رو نمیذارن. تو رو منزوی نشون میدن، و هزار کار دیگه که نشون میده قطبی به سمت جریانات دوست امریکایی هستن. اینا رو گفتم، که اگر نمیخواین بدونین، حجت باشه.
بچه که بودم، دبیرستانی که بودم، یه دوستی داشتم خواهر بزرگترش رشته صنایع غذایی درس میخوند. اون شاید یکی از معدود آدمایی بود که بزرگتری ازش دانشگاه میرفت. خواهرش که فارغ التحصیل داشت میشد، به خروجی خواهرش میبالید. چپ میرفت راست میومد میگفت پایان نامه خواهرم درباره «آب پنیر». میدونید چه مزایایی این آب پنیر داره، بعد اون وقت کارخونه های ما به عنوان ضایعات میریزندشون؟
من هم هر بار که میرفتم خونه، اینو به عنوان یافته جدیدم هر بار به خواهران کوچکترم میگفتم. انقدر این برام جالب بود و انقدر تکرارش کرده بودم که خواهرم تعریف میکنه یه بار خواب دیده بود، فقط توش کلمه «آب پنیر» اومده بود! هیچ چیز دیگه هم ازش یادش نمونده بود، به جز همون کلمه.
حالا، میخوام چی بگم؟ دیروز این اخبار گریه میکرد برای این نوزادا. میگفت به این بچه های ما «آب پنیر»هایی میدن که برای انسان قابل هضم نیست. میگفت: شیرخشک اچ آ. (شیر خشک همون پودر آب پنیره) میخوایم ما. بهمون ارز رسمی نمیدن، شرکت های ما ارز آزاد باید بگیرن!
اینو طرف تو توئیت های بورسی ها به عنوان امتیاز منفی گذاشته بود تا قیمت سهام های شرکت های دارویی رو از زیر قیمت بازار که هست پایین تر هم بیاره!
ما این وضعمونه تو ایران! چند نفر مثل دوستم از اون موقع تا حالا پایان نامه درباره آب پنیر داده ان؟! از اون موقع دو دهه حداقل میگذره. ما هنوز نتونستیم یه آب پنیر قابل هضم توسط روده انسان تولید کنیم؟ من خودم همین چند وقت پیش تبلیغ محصولی به اسم «آب پنیر» رو تو همین صداو سیمای خودمون دیدم، گفتم امثال اون دوستم.
خود من، الآن یعنی نمیتونم به جای این شیرخشک حیوانات که تو بازار به جای شیرخشک اچ آ. پخش میکنید، به بچه ام آب پنیر غنی شده بدم؟ حالا، هرچند که اگر همینو تولید کنم شماها میگن دستگاه هات، مجوزهاتو هزار سنگ زیرپات.
میری کتاب فارسی باز میکنی، میبینی یک کلمه از ایران نیورده. طرف میاد فارسی رو عوض میکنه، مثلا به جای معمولا مینویسه معمولن، ولی میگه مثلا ابوریحان بیرون نفت رو کشف کرد1. سند داریم. مدرک داریم که خیلی از مطالبی که خارجی ها به نام خودشون به اسم تاریخ، و با اسامی تبدیل شده به خوردمون میدن، همون برگردان مطالب فارسی ماست. اسم زرشک رو عوض کرده، زرشک بومی ایران، گذاشته مثلا کریست چی چی. اسم نمیدونم چی چی رو یه رده انگلیسی براش آورده، حالا اون خارجی با خیال راحت روش سند بالا سند میذاره، بعد استاد دانشگاه اینجا اجازه نمیده من مطلب بدون سند انگلیسی بیارم.
استاد من اجازه نمیداد من به کنفرانس نظامی مقاله بدم! یک ایرانی که میخواد بره خارج فکر میکنه، باید کتاب بنویسه توش اسم از چین، انگلیس و آمریکا بیاره، ولی نباید اسم از ایران بیاره!
تو فکر میکنی به خاطر اینه که خارجی ها قبولش کنن؟ نه، خودش خواسته. خودش خائنه. استاد من (فارغ التحصیل آلمان) که اجازه نداد اسم نظامی تو رساله ام بیارم، آخرش تفش هم کرد. هزار تا نظامی بیارم که جای جای دنیا رفته ان، گفته ان بابامون نظامی بوده، خودمون مقاله تو کنفرانس های نظامی داریم، قبولشون کرده ان. اصلا اون خارجی که علمی باشه که از خداشه. پس تو چی میگی؟
تو چی میخوای؟
ای مملکت پر خائن. کشتین ماها رو. کاش ...
بعدا اضافه کرد:
اینکه میگن خدمتی شماها رایگان به این خارجی ها میدین همینه. طرف انگلیسه، لیرش رو میخواد عوض کنه به پوند، تو به گردن من مردم فشار میاری تا دولت همه ریال هاش رو بکنه لیر، تا بعد تبدیل بشه به پوند من هیچ بشم. الآن، قضیه لیر ترکیه و خیلی جاهای دیگه همینه. همین الآن اتحادیه اروپا معلوم نیست همینطوری بمونه، پول بی ارزشش رو من مردم باید به بالاترین قیمت بخرم، چون تو بیشتر از حتی خود خارجی های بوگندو عاشقشونی. دلار آمریکا معلوم نیست بمونه، شاید میخواد حذفش کنی، من باید برم پولام رو تبدیل به دلار آمریکا بکنم تا تو راضی بشی. انگلیس شاید دیگه دلش نمیخواد پوند داشته باشه، مجبورم میکنی، مثل همیشه که میکردی، پولام رو برم پوند انگلیس کنم، تا تو راضی بشی. چه شکم گنده ای هم داری که هیچ وقت سیرمونی نداره. یکی تو که هر روز کمترین جایی که یک پات بود دوبی بود، حالا هم که دیگه خود اسرائیل شده.
______________________
1- برای حمایت از نفت و کسانی که روی اون ها خوب کار کردن، اینجا اصلاح میکنم:
محمدبن زکریا رازی: تقطیر نفت سیاه و تجزیه آن به نفت سفید و سیاه.
ابوریحان بیرونی: کاشف صمغ مومیا (هیدروکربور)، بیان خواص فیزیکی و شیمیایی پارافین طبیعی ( ozokerit یا موم معدنی یا هیدروکربن پارافین جامد که از نفت حاصل میشود، و ... این ها بارها در کتب خطی خودشون، شاگرداشون و بعدها کتب چاپی، افست و غیره، بارها و بارها اسم ازشون اومده و گفته شده اولین بار، این کارها کار اون هاست.