آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد
آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

عسگری د استفان یا Military de Estephan در ایران

سابقه نداشت انقدر ارتش آمریکا در ایران نقش داشته باشه. فوقش یک بیل گیتس بود که هیچ کس فرض نمیکرد میتونسته نیروی ارتش آمریکا باشه!

با اینکه بیل گیتس و پدرش رو نابغه تاثیر گذار آمریکا میدانستن، او بی رقیب هم نبود. مدیران آمازون، کاسپارسکی، مکافی و اپل از جمله رقبای سرسختش بودن. بعد از چند بار سرطانی شدن چهره مشهور اپل، استیو جابز، که مردی بود دو رگه از پدری سوریه ای (!) و مادری آمریکایی، مدیر اینستاگرام سعی کرد نقش او را بگیره. او رفت زنی چینی گرفت و خودش هم آمریکایی شد که بلکه بگوید جایگاه خوبی نزد مردم دارد! چندی بعد که ویندوز ده بیل گیتس از شر شکایت های مدیر کاسپارسکی جان سالم بدر برد و در عوض جسد مدیر آنتی ویروس مکافی1 در زندان اسپانیا پیدا شد، فضاحت کار خیلی بالا گرفت و فقط به حرفهای ایلان ماسک ارزهایی رو وابسته کردن که بریزن تو سطل آشغال!

بعد از آنها، آدم های مختلفی در ایران نقش بازی کردن. شاید اگر چندین نفر بیل گیتس میشدن خوب بود. نیاز به بورژوواهایی بود که فقط بگویند از بوی گند بدی که بدنشون نمیده میشه فهمید که پولدار هستن و فقط کافیه نقش پولدار شکاف دهنده فاصله طبقاتی رو بازی کنند! در نتیجه استفانها از کانادا، آمریکا و حتی کره جنوبی با همکاری نوشابه ها و کارخانه های قندی شکلاتی قدیمی ایران که با غربی ها همکاری داشتن وارد ایفای نقش در ایران شدند!

انقدر شکوفا شدن و شکوفاشون کردیم که امروز هر کی به من میرسه از علم الهدی ازم میپرسه! میگن علم الهدی بالاخره حقوقت رو داد؟! مهم هم نیست که کجا این سوال رو بپرسن! خودشون در نقش استخدام کننده باشن، همکار باشن و یا کسی که قراره گزینشت کنه!

امروز یک سوال دیگه مرسوم هست که ازمون میپرسن و اون هم اینه که فیلترر شکن داری یا نه؟! پروکسی پر از توکسین داری یا نه2؟! کافیه بگی نداری تا بفهمن استفان قبلا Access Denied ت کرده! یک 1009 error میگذارن جلوت و به عنوان مترجم زبان ازت میخوان که ترجمه کنی! وای به حالت که اگر بگی این یعنی تو به این محتوا دسترسی نداری!

استاد تربیت بدنی سرکلاس دانشجوها رو مجبور میکنه که همگی عضو تلگرام شوند، اگر نمیتوانند عضو اینستاگرام شوند.

بعد از اجبار دانشگاهی به عضویت در تلگرام نوبت میرسه که از شما بپرسن کجا کار میکنی و کی بهت حقوق میده! پسره میگه حقوق من رو فردی به نام عسگری د استفان میده! من تولید محتوا میکنم و با اینکه توسط کانادا تحریم شده ایم، من تنها حقوق بگیر خارجی و کانادایی الاصل هستم!

عجیب نام د استفان از عسگری به نظامی ترجمه میشه و میگی آیا بودجه هایی که آمریکا تصویب میکنه علیه ایران خرج بشن تو جیب این پسره میره!؟

هر روز دنبال شغل جدیدی هستیم. چون قبلا مشخص کرده ان با Access Denied اخلاق نداری و باید هر بار دنبال به روز کردن رزومه و حقوقت باشی!

میری سرکار و مدیر بهت میگه ما خیلی خوب هستیم که چشم هییییز نداریم! یک شغلی هم بهت دادیم جون بکن پول دربیاری. ضمنا یک بلاگر (Bloger) هم داریم که باید خوب تنش رو بمالین! چون قراره اون از ما تعریییف کنه! اون وقت این سوال برای ما پیش میاد که اینهمه ما وبلاگ نوشتیم و پر کردیم کسی بهمون بلاگر گفته آیا؟!


______________________________

1- مدیر مکافی (John McAfee) بعد از اینکه گفت اطلاعات تیم پنهانی گرداننده امور دنیا رو پیدا کرده و میخواد که فاششون کنه دستگیر شد. کسی نفهمید که بعد از آن او در زندان خودکشی کرد و یا او را کشتن. البته، این در مورد خیلی از جوامع اطلاعاتی آمریکا مرسومه. مثال قبل تری هم داریم به اسم Aaron Swartz (خالق feed rss) که او را هم به زندان انفرادی بردند و بعد از کلی کشمکش جسدش رو پیدا کردن!

2- پروکسی پر از توکسین کلمه تشویقیه که هر نوجوان (teenager) میدونه چیه!

وقتی لازم میشه کفار رو از مسجد بیرون کنیم

مادرم دیروز با کلی زحمت چند کیلو خشکه برد که مسجد بفروشد. 3 نفر خوردند و بردند تا پولش را بیاورند. آخر همه زن خادم مسجد مادر رو گرفت که فعل حرام در مسجد نباید انجام بشه!

فردای آن روز، شورای مشورتی مسجد چنان پشت سر مادرم حرف زده بودن که منتظر بودند او بیاید تا چندنفری جلوی افعال غیر شرعی اش را بگیرند. چند نفری زن های شورا هر کدام با دو-سه بچه او را دوره کردن که خرید و فروش در مسجد اشکال داره و حرامه! دست میگزیدند و حرام است حرام است می کردند و اشکال شرعی را به مادر مسن من گوشزد میکردن. برا اینکار به دلیل سن پایین (ولو با 2-3 بچه) با ایما و اشاره با هم حرف میزدن مبادا از سمت مادر پیر من آسیب ببینند!

مادرم اینجا مجبور بود تک به تک جوابشان را بدهد. باید جواب میداد که مرجع تقلیدش چه کسی است؟! قبلا 25 سال دیگران خرید و فروش میکردن و از وقتی خادم مسجد آمده برای سایرین به جز او آیا حرام شده و جواب سوالاتی از این دست! آخر سر مادرم به یکی گفت که بزند تو اینترنت و جواب را بگیرد. بلافاصله هم همین کار رو کردن و جواب آمد که خرید و فروش در مسجد مکروه است. مکروه مثل خوردن پنیر که مکروهه!

البته، کسی نبود که اینجا بگوید آخر این اشکال شرعی که شماها بسیار آن را با خوردن پنیر هر روزه تکرار میکنید در اینجا در مسجد چه جای اشکال و ابهام بود که زن بیچاره را دوره کنید و یکی چند کیلو هم برای پس آوردن آورده باشد و طوری رفتار کنید گویی مادر من مجرم محسوب میشده!

جرم از آن جرم ها

من خودم از زمانی که کرونا آمده به ندرت مسجد میروم. ولی همین خانوم مسجد را یادم هست. آخر سری بعد از شروع نماز که رسیده بودم همین این بود که بچه تازه بدنیا آمده اش که افتاد روی زمین به من اشاره میکرد که این دختر تو را انداخته؟!

بچه یک و دو ساله(!) کافی بود لابد مثل زن های دیروز با مادرش هماهنگ شود و بگوید این کار را من کرده ام! ولو اینکه زن دیگری شاهد بود و بارها به جای من جواب آن خادم لامذهب مسجد را میداد که نه، من دیدم دخترت را این نینداخته!

اومدیم جستجو کردیم دیدیم همون خوابیدن هم که همه ش میگن حرام است، حرام نبوده و مکروهه! در مسجد رو قفل میکنن، و مردم رو تا اونجا که خادم مسجد فکر کنه مسجد ملک آبا و اجدادی اوست از مسجد بیرون میکنن!

البته، مسجد جای کفار نیست. ورود کفار به مسجد حرام است و من معتقدم از خادم مسجد گرفته تا تمام آن زنها که مادرم را آنطور دوره کردن که اینطور آبرویش را ببرند کافرن و البته، نه تنها آن دنیا باید پاسخ دهند، بلکه این دنیا هم نباید اجازه ورود به اینها داد!

البته، اینها دست پیش را گرفته اند تا پس نیوفتند. همان جا خادم مسجد گفت پس من به علم الهدی میگم!

اسم علم الهدی اینجا هم اومد. جالبه که موقع استخدام شدنم هم اسمش اومد. یکی از طرفین داور مصاحبه پرسید! گفت تو که تولید محتوای رایگان میکنی و رایگان کار را ارائه میدهی، آیا علم الهدی پولش را میدهد؟!

صد البته، که نه. او قبلا زن های مسجد را از مسجد بیرون انداخت و چند بار مقام آنها را پایین آورد. او که الآن ایران نیست، فعلا این خادم مسجد فرعون قلمرو او در جایگاه جانشینش است!

البته، روی سخن ویژه من به طور خاص علم الهدی نیست که تا تهران و صدها جا اسمش می آید!

همین زنها!  روز یک فروردین پارسال صف اول رفتم و فقط به یک اشاره کافی بود که دست زن را بگیرم و بگویم میدانم نگران باطل شدن نمازتی، تو فقط سمت راست من بایست تا وجود حرام من در صف متصل شما باعث قطع اتصال با سایر زن ها نشود!

در این 22 سال که جای نه دو-سه مسجد، بلکه سه-چهار مسجد چقدر بارها که ندیدیم خود مسجدیها پشت سر خونواده ساده ما حرف میزنند!

اونروز همون شوکت خانوم. یک فقیری آمد و براش پول جمع کردیم. من بهش گفتم به جای من هم دو تومن بده فردا برات میارم! فردا فقط دو-سه دقیقه دیر شده بود که به نماز برسم! این راه افتاده بود به خانوم های اطراف یک به یک بگه که این پول من رو برده و نیاورده! همه به هوش باشین!  چه مسجدی! چه نمازی! چه انقلابی! چه زنهای مومن نمازخوانی! یک از یک بهتر. از بسیجشان و تا نمازگزارانشان!

به قولی ماها که شده ایم از اینجا رونده و از آنجا مونده. از طرفی وقتی ما آدم های عادی رو از حرم امام رضا  بیرون می کردن، حرم رو خالی کردند نتیجه اش هم اینکه ریختن آدم کشتند. ماها که نباشیم همین می شه من خسته می شم من اذیت می شم و در رفتار زشت خادمان حرم و خادم مسجد دیگه از حرم رفتن و مسجد نماز خوندن منصرف می شم بعد اون منافق میاد میشه مسئول و خادم حرم و اون قاتل داعشی هم به اسم زائر میاد تو حرم و دوتا آدم معمولی می بینه میزنه میکشه.

اینها که با مردم اینطوری با بی احترامی رفتار می کنند و به ظلم کردن به نمازگزار واقعی مسجد و اهالی واقعی مسجد عادت کردند، اینها امروز حقوق و مکان خادم مسجد رو هم گرفتن و اسم خادمی مسجد رو هم اونها دارند و من اینجا از بس خودمو محدود و محدود تر می کنم و روابط اجتماعی حکومتی ایم صفره کم کم منقرض میشم. آغاز حکومت امام زمان رو می بینم که ظلم چقدر زیاد میشه.