آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

تنها دکترای فامیل

قبلا احتمالا بهتون گفته بودم که شیخ حمید ازم خواسته بود هرچی به ذهنم میرسه رو تو گوشی بهش بگم. چند سال گذشته بودو من از ادب شروع کردمو به یک جایی رسیدم که دیگه بعد چند سال مثلا بهش میگفتم شیخ شکم گنده و خودم هم تنها دکتری فامیل. اینها موجودیت های ذهنی من بود بدون اینکه بدونم مثلا تو فامیل کی چیکار میکنه! هیچ کس هم حرفی نمیزد. مثلا من یک روز یادم نمیاد که چطوری به این آقاجون گفتم تنها دکتری فامیل منم! اصلا خبر نداشتم که بقیه فامیل تو شنودشون در حال نشون دادن دندون در حالت ریشخندو تمسخرن!

بعضیا هم حتما منتظر بودن با اولین برخوردی که پس از سالها باهام داشتن اون نکته ای رو به رخم بکشن که تو کل کلام من مثلا به این کوچیکی من اشاره میکرد. یکیشون هم همین شیخ حمیده, مثلا اون روز زن 24 ساله اش بهش گفت: نگو! من رد شدمو شیخ حمید ازم پرسید بالاخره دکتراتو گرفتی؟! (به حالت ریشخند)

همون جا من شک کردم که احتمالا اون یکی برادرش در حال تموم کردن درسش هست. چون بهم خبر رسوندن که همه پسرهای دهه پنجاهی تا دهه شصتی فامیل دارن دکتری میگیرن و یا رفتن خارج خوششون نیومده اینجا دکتری بگیرن!

حالا اینجا رو داشته باشین. چند سال بعد یعنی همین چند ماه پیش شیخ حمید اول ازم پرسید که دکترات رو گرفتی؟ بعد پسرش رو به من معرفی کرد که دکتر فلانی برات کارت رو راه میندازه! حالا این دکتر فلانی میشه معادل مدرک شیخی شیخ حمید؛ یعنی پسرم دیگه بهش نمیگن شیخ مثل من خرابش کنی! دکترا گرفته! شیخ نیست دیگه! شما فکر کنید اون مدرک دکتری مهندسی من با اون همه شنودو اذیت کردن اساتید کجا و اون مدرک شیخی پسرش که هی در حین تحصیل پول هم بهش داده ان که تو رو خدا بگیرش کجا!

فقط این نیست ها! پسرهای فامیل یکسره من رو با خودشون مقایسه میکنن؛ در حین مقایسه شون اصلا زن و مجرد بودن من (چه فیزیولوژیکی1 و چه اجتماعی2)، سخت تر بودن شرایط زندگی من، و یا هیچ مورد دیگه اصلا جلو چشمشون نمیاد. حتی تو این مقایسه شون دیگه خودشون رو بامن مقایسه نمیکنن بلکه ضمیر ملکیشون رو مقایسه میکنن! مثلا در نظر بگیرین خبر رسونده ان بهشون که فلانی دختر فلانی رفته 4 تا جوجه گرفته! این ها چیکار میکنن؟! به نشانه رقابت میرن 20 تا 20 تا جوجه میخرندو میفروشن!

بعد دندون نشون میدندو میگن هه این 4 تا جوجه گرفته و حالا مارو نگاه کن هربار 20 تا جوجه میخریمو میفروشیم!





1- فیزیولوژیک شامل عادت ماهانه، ضعیف تر بودن دست ها و پاها، و ازین جور موارد اصلا در مقایسه نه فقط فامیل، بلکه در کل جمعیت شنود کننده طرف من ندیده ام لحاظ بشه! مثلا ممکنه من برم پلیس+10 به همه شیرینی تعارف کنندو به من تعارف نکنن، در عین حال دختری از اون طرف داد بزنه و از پسر فلانی بپرسه که هر روز پیاده (!) از این شهر به اون شهر میره سربازی


2- اجتماعی فقط شامل کمبودها نمیشه، مثلا شما در نظر بگیرین یک دختر تا حالا دیده این ضایعاتی باشه و خرید و فروش ضایعات کنه؟! یا شاید چمیدونم اگر مثلا باباش بهش پول نداد اشکال نداشته باشه و یک قدم بره وایسه سر میدون تا بتونه شغل فهلگی داشته باشه؟!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد