دیروز مادرم میگفت الآن دوره ای شده که زن ها میرن سر کار مردها میشینن تو خونه! بهش گفتم الآن کدوم یک از عروسات این طورن؟! یا مثلا دخترات میرن سر کار؟! خوبه که همین من الآن دکترام رو گرفته ام و به خاطر پسرهای این مملکت بهم کار نمیدن. اسمش بد در رفته که مثلا این دخترها که نشستن و درس خوندن شاغل شدندو رفتند سر کار و در عوض پسرها بیکار نشستن تو خونه. اون چیزی که ما دیدیم اینه که خوشا به حال این دخترهای 10-12 ساله که رژ لب زدندو موقعی که ما نه خودمون میخواستیم شوهر کنیم و نه پدرمادرمون میذاشتن رنگ آفتاب مهتاب ببینیم رابطه جدید اقتصادی-اجتماعی خودشون رو بنیان گذاشتندو دختر و پسر باعث پیشرفت همدیگه شدن. دخترهای رژ لب زده پشت دیوار مدارس منتظر پسرهایی که قرار بود دوستشون بشن هزار بار از یکی مثل ماها موفق تر درآمدند. بعد هم ازدواج کردندو صاحب فرزند شدن. زمونه برا این زنهای کاملا اجتماعی ایجاب کرد که شاغل بشن تا بتونن زنهای روان پریش و افسارگسیخته ای مثل من رو که حالا دارم دکترام رو میگیرم جمع کنن. حالا یا با درمان از طریق کادر پزشکی (بهورزی با یک مدرک کارورزی، پرستاری، و حتی خود پزشکی) و یا از طریق روانشناسی، مسئولیتهای سنگین آموزش، استادی و معلمی. در عوض یکی مثل من نه شوهر کردو نه شاغل شدو نه بویی از جامعه و اجتماع برد. هر وقت هم رای میدادیم جزو 500هزار نفر تنها رای دهنده به یک شخصیت پرت سیاسی شدیم.
قسمت ما این بود که حتی اگر همون موقع هم شوهر میکردیم زودتر میرفتیم تو قوطی. جدا از روابط اجتماعی جوامع انسانی ماها بویی نبرده ایم.
پ.ن. اسمش رو هر چی دوست دارین بذارین. ولی تصورش رو بکنید دختر 12 ساله رفته لژ نشین آخر کلاس شده. اون قراره که یک عده لژ نشین رو با رازی که داره همراه خودش کنه. برا همین راس ساعت 10:30 صبح مثلا روز 5 شنبه از دوست پسرش میخواد که با دوچرخه اش پشت پنجره کلاس درس مدرسه حاضر بشه. این راز همه بچه های کلاس رو به وجد میاره، حتی بچه زرنگ کلاس. تنها دو-سه نفر هستن که از ماجرا بی خبرن. یکی معلم هست و دیگری دختر رقیب که قراره اون هم دانشگاه قبول شه.
بعد از این ماجرا همه بچه های کلاس برا خودشون یک رازی دارن و یک مرور خاطرات قشنگ باهم بودن تا سالیان سال حتی بعد از 17 سالگی. این بچه ها روابط مخفیشون رو با هم حفظ میکنن. همه باهم یک چیز مخفی دارن. بعدها اون ها باهم عضو شبکه های اجتماعی میشن تا مخفی ترین روابطشون رو به مخفی ترین حالت های ممکن حفظ کنن و انتشار بدن. اینطوری درسته یک سری مسائل رانتی نادرست و فساد ترویج داده میشه و 90درصدش به نتیجه درست میرسه و اون هم تشکیل جامعه آینده است. از اون جامعه آینده یکی قراره حذف بشه. اون یکی من روان پریش در خدمت شما هستم.
عکس زیر رو هم تقدیم میکنم به دوست دخترها و دوست پسرهایی که امروز در مخفی ترین روابطشون منتظر نشسته اند تا در آینده نزدیک یک همچین تصویری رو بذارن تو اینترنت:
بگن بعله، ما پزشک بودیم. ما از اول خوشگل بودیم. خوشگلی و خوشگل زاده بودنمون از هر عکسی حتی از آبهای کشور امارات هم به دنیا منتشر میشه و از این حرفا... پیشاپیش ولناتینتون رو تبریک میگم