آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد
آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

من هی مطلب میذارم اینجا هی اطرافیان بهتر میشن

فک کنم مسجد ما مخصوصا زناشون شورای مشورتی دارند. چون عاخه بعد از هر مطلبی که میذارم اینجا هی زنهاشون بهتر میشن. ببینین، مسجد هم آدمای خوب داره. ولی آدمای بدش قریب به اکثریتشون هست. اینه که هی میگم من میرم اونجا آدمای بی نظیر جامعه م رو که مشت نمونه خرواره میبینم.

امروز رفته م مسجد. خانومه داره با کیفش بلند میشه بین دو نماز بره دستشویی. بعد سرش رو کرده تو چادر من طوری که من بفهمم. میگه من دارم میرم دستشویی. این صندلی هم جای منه. بعد دوباره جمله ش رو تکرار میکنه. زبان بدنش داره میگه ببین من این کیف رو برداشتمو دارم میرم دستشویی تو ناراحت نشی ها، نازک نارنجی جان. قربونت برمو فدات بشمو تو چقد خوبی. باز نری تو اینترنت بنویسی.

این کار رو که کرد رفته م جامو عوض کرده ام جلو نشسته ام. خانومه با قیافه ش که زبان بدنش میگه من نمونه زیبایی های دنیا هستم از پشت اومده بالا سرمو میگه: میشه بری کمی اون طرف تر؟

حالا چی؟ یک کمی قالی اونجا تموم میشده و نمونه زیبایی ها مگه میشه به خودش اجازه بده یک پایش رو قالی باشه و پای دیگه ش رو موکت بمونه. من هم بلافاصله جوابشو دادم که نه، جام خوبه. طبیعتا خانومای سمت چپیم براش جا باز میکردن که بره کنار اونها بشینه. ولی دیدن اون خانوم ملکه زیبایی ها برام خیلی لذت بخش بود. برای اینکه لذتم رو به حد اعلا برسونم اصلا از تو صف بلند کردمو رفتم که یک صف دیگه بشینم تا قشنگ بفهمه من مشکل با جام نداشتم مشکل با خودش داشتم ..

نظرات 1 + ارسال نظر
دیوانه شنبه 4 آذر 1396 ساعت 13:41 http://www.delirium.blogsky.com/

اصلا رو هرچی حساس باشی بیشتر پیش میاد

خیلی موافق نیستم. اون روزا هم که هیچ نمیگفتم هم همین بود. حالاش هم همینه. کسی که مثلا اول ملاک زندگی، مذهب و انتخابش نژادپرستی بوده توجیهات خودشو داره. فقط حالا که این طوری من از راه دور مخاطب قرارش داده م به نوعی داره برام دلیل میاره. من هم که قبول نمیکنم،

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد