این روزها خیلی ها هنوز که هنوزه دوستن دارن من به عنوان خانوم دکتر کامپیوتر بیام براشون توضیح بدم که کسب درآمد از حوزه رمزارزها خوبه یا نه؟ یک دلیل خوبش اینه که من قدیم هم یادمه دوستهایی داشتم که مثلا میخواستن درباره مجموعه جواهرات پلاستیکیشون نظر خصوصی بدم. حالا اون امکان نیست، و جاهای معتبری مثل دانشگاه نداریم که دور هم جمع بشیم.
یک راهنمایی خوب در زمینه رمزارزها اینه که آدم به رضایت قلبی خودش از کار نگاه کنه. یک خانوم با دو تا بچه، با کلی عزت ناشی از شغلی که در آن حلالیت پولش بالاست، حالا میخواد پولی بدست بیاره به اسم مثلا سرمایه گذاری اتریوم، چمیدونم دلار تتر و غیره. رویش هم نیست که به کسی بگه بفهمه! همین خودش یک راهنماست که این پول رضایت بخش هم نیست.
حالا من اومده ام در فضای بازی مثل اینجا سعی میکنم برای شما بیشتر توضیح بدم. من زمانی در یکی از معتبرترین دانشگاههای ایران، فنی و حرفه ای قبول شدم. دانشگاه خوب با بهترین دانشجوهای زمان خودش. اون زمان هم هنوز لو نرفته بود که دولت داره ماها رو از سر خودش باز میکنه و یا اینطوری به انحراف نرفته بود. واقعا بهترین دانشجوها بودن. حالا این ها، امروز اگر هر کدومشون رو نگاه کنی، هیچ کدوم چندان در همان رشته خودشون نمونده ان. هرکسی هر شغلی پدرش داشته، به هر طریق ممکنی رشته اش رو تطبیق داده تا همون رو بهش بدن. حالا اینو میگم مثلا برای مثال میشه فرق بین کسیکه رفته معماری مثلا، حالا شغل پدرش وکالت و یا مثلا دفترداری بوده، این باید ادعا بکنه که چقدر تاریخ خونده که حالا مثل باباش وکیل شده! دیگه، دوره جنبی میخونن و از این قبیل کارها
خود من، مثال دیگری هستم. دکترای کامپیوتر دارم و الآن خیلی ها میگن اینو نگاه کن داره کشاورزی میکنه! امروز یک روز گذراست. در یک دورانی هستیم که هنوز عده ای هستن که نمیدونن مثلا رمزارزها چقدر کلاه برداریه. ما میگیم باید بگذره که معلوم بشه. ولی تجربه من نشون داده که زمان مهمترین چیزیه که در دستان ماست. اگر امروز مثلا میدونستین سمت رمزارزها برین، و این ها با تنوع 300 تای فعلی قراره برن کنار که همه اینها بشن یکی (!) آیا باز هم حاضر بودین روی یادگیری این ها سرمایه گذاری کنین؟
دانستن هر علمی هم جذاب نیست. اپراتوری رو آدم به عنوان علم و ثروت در نظر بگیره، روزی بیچاره میشه. چون یک دهه باید روی این بره، باز دوره که دست ماها نیست عوض میکنن که هربار روی بورس بمونن!
من اصلا به خطرپذیری این کار نگاه نمیکنم. این خطر رو که مثلا امسال بیت کوین روی قله 61هزار دلار بود و حالا شده مثلا 36هزار دلار، رو نمیگم. به هرحال، بیت کوین بره جاش اتریوم بیاد یا هر چیز دیگه ای، توفیر چندانی به حال ماها نمیکنه. بخش مهمی از شغل و کسب درآمد احساس رضایتش هست که همین الآن میدونم خیلی ها ندارن. شغلها هم چندان تغییر نکرده، بهترین شغل امروز هم میتونه دنبال کردن شغل پدر باشه و یا همونی که دستتون رو گرفته ان گذاشته ان سر همون کار.
دلایل بسیاری زیادی هست که نباید در رشته مهندسی کامپیوتر در ایران تحصیل کنی. درسته که این رشته آینده رشته های برق و الکترونیک هست، ولی حداقل به این دلیل که مهندسی کامپیوتر نظام مهندسی ندارد و نظام صنفی دارد بی خیالش بشین تا من بقیه دلایلم رو بگم.
اولین دلیل اینه که تا حالا شما شنیدین یکی از شخصیت های نظام از راس تا پایین بگه که باید مهندسین کامپیوتر رو به کار گرفت؟ خب نشنیدین دیگه، برعکس این جمله یکی از جمله های سرلوحه نظام های دیگری مثل کشاورزی هست.
دلیل دیگه اینه که خود مهندسین کامپیوتر تا بالاترین راسشون هم در تفرقه هستند و زیر پا خالی کردن در این رشته بر اتحاد و همبستگی اولویت داره. من حرفی با بازار کامپیوتر ندارم. من خودم اصلا دانشجوی دکتری کامپیوترم، و بازار و کامپیوتری های بازار رو از دانشگاهش جدا می کنم. حرف من سر دانشگاهشه. شما فکر کنید کمترین ارتباط ما با دانشگاه سر مقاله مجله دادن هست. یک در هزار امکان داره که کسی پیدا بشه خداپسندانه حتی اگر مقاله ت قابل رد شدنه اصلا آقا جان بگه رد شد؛ بگه مقاله ت رو چه می دونم به هیچ دلیلی رد کردیم. ولی متاسفانه انقدر سرشون شلوغه که حتی این جمله هم براشون لابد هزینه هایی داره که جواب نمی دن. البته من منظورم همه جامعه کامپیوتری دانشگاهی نیست. توشون آدم خوب هم پیدا می شه. ولی تعداد آدم هایی که بی پاسخت می ذارن زیاده
دلیل بعدی هم اینه که درسته که می گن قراره CPU بومی بیارن و دیگه ما از حالت وابسته خارج بشیم. یا چه می دونم سرور و شبکه ملی و داخلی و این چیزها. ولی در نظر بگیرین اول این ها دست چه کسانی می آید؟ اول دست همین سرشلوغ های محترم دانشگاهی کامپیوتری و دولتی می آید که معلوم نیست چقدر باید بهشون باج بدیم تا بخوان فقط بهمون بگن رد شدی. پس اون هم اگر پس از هزار سال بیاید، مال ماها نیست
دلیل آخر هم اینه که رشته های دیگه مثل فیزیک و فیزیک پزشکی و غیره اصلا نمی خوان با کامپیوتری جماعت سروکار پیدا کنن. چهار تا سی دی و دی وی دی می گرن که از هزار تا کار کامپیوتری بهتر و قفل شکسته تره. این طوری اصلا می بینیم که نیازی به رشته کامپیوتر هم نبوده