آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد
آه

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

چرا سانسور؟

امروز قاضی زاده هاشمی که مسئول نظارت بر انتخابات بود اومد جلو دوربین و یک چیزهایی گفت که معنیش اینه که دلیل شورش های دیروز تا امروز صبح که منجر به جابجایی چند دستگاه آتش نشانی شد سانسور مستند همتی بوده! گفت که یک بار سانسور کردیم و بار دیگر بیست دقیقه مانده به پخش فیلم را آوردن که چون زمان پخش آن نیم ساعت بود نمیشد آن را پخش کرد!

حالا ما این همتی رو هم دیده ایم. از یک طرف در بیان بخیله، از طرفی هم اونقدری بی ادب نیست که ندونه آداب چیه!

ما الآن وسوسه شدیم بدونیم اون حرف ظریف هم که سانسور کرده بودن چی بوده. چرا سانسور میکنید؟ که بعدا به آنچه که چشم هم میبینه شک کنیم؟ که بعدا یکی که شورش کرد بگه مردم نریختین تو خیابون من اونجا داشتم میرفتم زندان! که بعدا کسی به حرف های ما اعتماد نکنه؟ نکن، چرا آبروی ما رو الکی میبری؟! نیا، جلو دوربین نیا.

راحت دروغ میگن، راحت سانسور میکنن. چرا با اون هواپیمای اوکراین آبروی ما رو جلو دوربین بردین؟

در مورد شبکه های اجتماعی هم همینطور بود. من خودم به شخصه قبلا عضو کلوب و چند تا شبکه دیگه بودم. زمانی که ایتا و بله و این چیزها رو بعنوان شبکه اجتماعی ملی معرفی کردن رفتم و تو سایتم لینک یکی از اون دوازده تا رو گذاشتم. یعنی اگر تا دیروز این سایتم یک مراجعه کننده بیشتر نداشت با این کارم همون یکی هم پرید!

کلی زمان برد تا یادم اومد مثلا شبکه اجتماعی کلوب هم با اون همه عضو از قبل جزو شبکه های ملی میتونسته محسوب بشه.

نه، امروز سال 1400 کاری رو پیش گرفتن که سال 88 هم همون کار رو داشتن میکردن. من جوانتر بودم. هر پسری میتونست همسر من باشه و هر شغلی لیاقت دختر جوانی مثل من رو داشت. اتفاقا با اینکه اون زمان هم کلی آدم شغلهاشون رو داشتن از دست میدادن و به دست نمی آوردن من اون زمان فرصت شغلی هم به صورت حق التدریس به دست آوردم. نتیجه اجتماعی اون اتفاق های سال 88 چی بود؟

الآن رو نگاه کنید سال 1400 من یک شغلی خودم برای خودم دست و پا کردم، فرصت شغلی اگر وابسته بود ازم میگرفتن و شوهر هم نکردم.

امروز این جریان رو درست کردن، تیم های سال 1400 رو تشکیل دادن برای یک ده سال دیگه. ده سال دیگه باز ما باید ببینیم با این ندونم کاری اینها قراره چه چیزهایی دیگه ای ماها از دست بدیم.

من به قاضی زاده هاشمی اصلا قبلا هم رای نمیدادم. شاید خودش هم میدونسته! تو اومدی انقلاب شکل بدی یا کودتا راه بندازی؟!

حرف های همین قاضی زاده هاشمی رو هم شنیدیم. معنیش این بود که کشاورزا رو میکشیم. گفت باید کالای کشاورزیشون رو در بورس کالا بفروشن! و خبری هم از خرید تضمینی کم کم نخواهد بود. حالا انگار ماها هر روز داریم کالاهامون رو تو بورس کالا میفروشیم، و یا همون پولی که به اسم خرید تضمینی به کشاورز میدادن مشکل بوده!


بعدا اضافه کرد: به نفع اصلاح طلبا شد. چون ما رفتیم هم ویدئوی مستند همتی رو دانلود کردیم و هم صدای ظریف رو گرفتیم. از نظر ما چیز خاصی هم نداشتن. اگر مشکل مستند دخترهای سرلخت بود که کاری نداشت یک روسری روتوش میکردین روش. شماها که عادت دارین موقع انتخابات دخترهای سرلخت رو در بیارین. حرف های ظریف هم گوش کردیم. این چیزی نبود که بیاین بگین بیا ببین چی گفته، آبروی خودش رو برده! این برای ما جالبه که تلویزیون نظر میده صدای کی پخش بشه کی پخش نشه. تو چی کاره ای؟ یک شورای تبلیغات تشکیل داده ان که توش تلویزیون نظر بده کی بیاد رئیس جمهوری مستندساز بشه کی نشه.

ماها یک تیکه گوشت شدیم یک بار اصلاح طلبه میاد گازمون میزنه، یک بار اصول گراهه. برای من هم همین کار رو کردین. تو تلگرام که خود سایت چشم دیدن ما رو نداشت چهار نفر نیومدن عضو بمونن! چهار نفر. لیست دوستان اخیرم رو عضو کرده بودم. معلوم نبود چی پشت سرم هر بار میگفتن. اون روز اومده بود دختره بهم میگفت من دیگه پول ندارم عضو کانال تو بشم. ضمنا انقدر هم سرم با پسرم شلوغه که نمیتونم کانالت رو نگاه کنم! حالا چی؟ مستقیم ترش رو بهم گفته ان. کلید من رو تو جابجا کردی؟!

آبروی خودم رو بردم نه؟ بیا ببینین این چی گفته، آبروی خودش رو برده!

یک مشت مردم شده ایم تو هم دیگه داریم میلولیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد