ها ها هی هی، داشتم تیزر فیلم کوتاه ایرانی «روتوش» رو میدیم، نفسم تند شده بود. حالا من با این روحیه م، که روزی پنجاه بار میگم مرغو مابقیشو تو گلدونا نشسته م، میخوام فیلم کوتاه بسازم که برنده جایزه بشه. اگر بخوام مطلوب بسازمش احتمالا باید ایــــــــــــــنطوری انقدر وحشتناک بسازم. هرچند وقت یک بار هم یکی رو نشون بدم زبونش زده بیرون زیر وزنه ده تنی.
قبل از اینکه فیلم کوتاهه رو دانلود کنم، اسم خودم رو به انگلیسی سرچ کردم، عکس یک کتاب بعد از عکس خودم اومد با یک مشت رو به آسمون. کتاب جورج ارول بود. کتابش خوب بود. ولی خیلی بده آدم با این همه زیبایی قابل وصف در اطرافش با این چیزا معروف بشه.
اوکی
فیلم خیلی ترسناک
مثل اره
یا کلبه وحشت
اصلا در مورد دشمنان بساز
روزها مشغول کارشکنی در ادارات هستند
شبها تبدیل به خون آشام میشن
مثلا به یکی که تو باغش دوربین مداربسته هم گذاشته و تمام سیستم های حفاظتی رو کار گذاشته پلیس هشدار بده که در ناامنی کامله و این بار اون یارو که با تبر تمام اعضای دیگه خانواده رو کشته بوده، حالا می خواد این رو هم با همون تبر بکشه.
بعد طرف باوجودی که میدونسته، به عنوان آخرین بازمانده با تبر کشته میشه.
می خوای جایزه بین اللملی ببری یک فیلم در مورد بلاهت های همشهریان بساز
مثلا همین همسایه بهرامی
ماجرای پنجره و صفحه فلزی و سرک کشیدن از بام و ...
تازه میشه رنگ و لعابش رو هم زیاد کرد
مثلا بچشون از پشت بام بیافته ! بعداز شما شکایت کنند که حواسشو پرت کردید دادگاه هم حق رو به اونا بده
آخرش هم از خواب بلند بشی و بگی خدا رو شکر که تو مملکت ما اینطوری نیست
بعد یهو صدای جیغ از توی حیاط بیاد