آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

بنی آدم اعضای یکدیگرند

دیروز که کنگره آمریکا گفت پول بیشتری به اغتشاشات میدیم پشت سرش ملت دنبال بامبولهای مختلف گشتن! عینا هم این کلمه را به هرکسی رسیدن گفتن!

طرف گفت ببین من مودم ایلان ماسک رو میخوام وارد کنم و هیچ چیزی رو با اینستا عوض نمیکنم! حالا من هی جوابش رو میدادم مثلا من تولیدکننده  ام از تولید داخل حمایت میکنم!

حدود دو-سه سال پیش باهم میگفتیم اینجا یک چیزی فروش داره. غیرقانونی بفروشیم خوب میشه! همون موقع هنوز رمزارزها رو آمریکا کامل دستش نگرفته بود و ملت داشتن اون رو باد میدادن! ما دیدیم دست کثیف آمریکا توش رفت، ما رو باهاش شروع کرد به تحقیر کردن ازش اومدیم بیرون!

ناراضی باشیم. میخوایم با کی درگیر بشیم؟! سران سپاه خوبه؟

اونا که آماده درگیری هستن!

من نظرم رو گفته ام. یک کم صبر میکنیم و بعد تولید منحصر بفرد خودمون رو میزنیم. از درگیری پرهیز کنیم که راه به جایی نمیبره. چون ما دقیقا نمیدونیم دست خائن کی در کاره، نمیتونیم برگردیم دو نفر آدم رو که آماده ان بزنیمشون بزنیم!

آمریکا اومد اسم این مریم رجوی رو آورد که این رئیس جمهور باشه! قیافه پمپئو رو دیدین؟ چطور ضد زنه؟! این داره مریم رجوی رو رئیس جمهور اعلام میکنه! چه کسی!

حالا چرا اینطوری؟!

بنظر نمیاد که داره میگه بیاید سر آشغال بودن جنس زن ها با هم بخندیم و مسخره شون کنیمم؟!

من که زن هستم احساس کردم به من توهین شد! از هر دوطرف جریان درگیر.

ایران اول سال شمسی تو این سازمان ملل بی صدا رفت کمیسیون «مقام زن»، و خیلی باصدااا نزدیک سال نوی مسیحی انداختنش بیرون!

خوبه سردرش هم این شعر سعدی هست که میگه بنی آدم اعضای یک پیکرند!

هیچ چی که نخوان درست کنن، انگار خیلی دوست دارن علیه این زن ها دشمنی کنند. چند روز پیش داشتم این کتاب پرسش و پاسخ جوادی آملی رو میخوندم. برام جالب بود که در مورد مقام زن نوشته بود که زن قبل از تفاوت فیزیولوژیکی با مردها روح هست. روح ها با هم فی الذات تفاوت ندارن. بنابراین، اگر مثلا زنی تحصیل کرد و دانشمند شد، در آن زمینه میشه ازش مشورت گرفت!

این جواب خیلی مسلمانان (!) هم هست که به راحتی میگن با زن مشورت نکن! و یا اینکه مثلا من خیلی شنیده ام که میگن با زن مشورت کن و برعکسش عمل کن!

حتی زن میشه مرجع تقلید بشه، و البته در این مورد پیروانش مرد نباشد که این احتمالا به خاطر تفاوت فیزیولوژیکی اش هست!

هرچیزی رو راحت نپذیریم. اول بررسی بشه، بحث بشه و بعد. و تازمانی که میتونیم کارهای خوب بکنیم و حرفهای خوب بزنیم از درگیری، ولو با فرض اینکه طرف مقابل درگیری خودش میداند (!) بپرهیزیم

گفتم بنی آدم اعضای یکدیگرند. این خیلی جای بحث داره.

امروز، میگن اقتصاد داره به بلوکهای رقیب تقسیم میشه! آیا این از نظر اجتماعی هم همین هست؟

منکه نمیبینم. فقط گاهی میبینم از این نظر عقب گرد میکنیم به هزار سال پیش. شاید هم دلیلش اینه که هرچی کاشتیم رو برداشت میکنیم.

امروز اگر مهاجرت بنی بشری از یک کشور خارجی به ایران صورت بگیره، آیا مثل سابقه؟ شاید روش مهاجرت مثل هزار سال پیش شده باشه! ولی خب، اگر مثلا این مهاجر استاد دانشگاهی بود که از کشور سرمایه دار اومد به روش هزار سال پیش و اذیت شد، شاید تقصیر خودش بوده. حالا اون روز که مثلا من دکترا گرفته رو راه نداده بود خوب بود؟! حالا من هم یادم نمیاد این اصلا کی بود!

بنی آدم اعضای یک دیگرند. شورای مشورتی تشکیل میدیم و برا منافع خودمون تصمیم گیری میکنیم؛ این بلوک اقتصادی مال من و اون ته آشغال ماهیم مال تو که زرنگی! بعد که صدای طرف درمیاد میگیم برای «بویو» این کار رو کردم! به خاطر منافع ایران این تصمیم رو گرفتم!

یک کار دیگه که خیلی رایجه میبینم این هست که میگیم مثلا تو داری بمب اتم میسازی! نگاش میکنی همین دیروز که دهه هفتاد بود اساسا دنبال «Gold Quest» بود. بعد که این رو برداشتن و معلوم شد که چیز بدیه، حالا هنوز هم دنبال همون گلد کوئیست و شرکتهای اخلال گر ارزیه، ولی به تو که میرسه میگه: دنبال گلد کوئیستی؟! چه غلطا! خودش این کاره است و به تو نسبت میده! خودش بمب اتم میسازه و پیشدستی میکنه و میگه تو داری بمب اتم میسازی!

مثال در این مورد زیاد هست. دروغ بزرگی به نام اتم! "بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند" در این دوره بودی اگر سعدیا و می دیدی از ما دروغ و ریا چنین شعرِ زیبا و با قیمتی نمی گفتی از ما به این


بعدا اضافه کرد: یک چیز دیگه تا یادم نرفته، اساسا نظام آموزشی مختل ماست. کلا نگاه کنی از جنگ جهانی دوم چقدر میگذره؟! از اونموقع تا حالا نظام آموزشی ما تغییر نکرده! آموزش ایران سه مرحله داره:

1- آموزش به 10000 روش هیتلری

2-

3-

2و 3 مهم نیست. خیلی ها تو همین بخش 10هزار روش هیتلری میفهمن که این آموزش براشون فایده ای نداشته! نگاه میکنن به مادرشون مثلا، یا به پدرانشون که اونها هم با همین روشها بازی داده شده ن! از اسمش معلومه که روش حسابی تبلیغ شده. الآن، حتی کتاب آشپزی هم که انقدر دایره المعارفه و کلی تبلیغش میشه 10هزار تا تو تبلیغش نیست! اصلا همینکه گفتم رو جستجو کنید نتایج جالبی براش میاد:

یکی اینه: طرز ساخت اینورتور 12 ولت به 220 ولت!

دومش جالبه: کت ادولف هیتلر به قیمت 10000 دلار فروش رفت (عکس)

یادمه سر کلاس مثلا معادلات مینشستیم و از استاد اعظم که همه موهایش سفید شده بود میپرسیدیم این معادلات و این انتگرال ها برای چیه؟! میگفت بعدا خودتون میفهمین! انقدر هم حل کردنشون سخت بود که یا کامل باید میفهمیدی و نمره کامل میگرفتی و یا با مرز نمره ده چند بار باید می افتادی!

من خودم تو مدارهای الکتریکی نمره کم آورده بودم. نگاه کردم این استاد دانشگاهمون که نمره یک دانشگاه فردوسی بود کلی این درس رو حفظ بود! در نتیجه، به نظرم اومد برای دکترا لازمه! حتی تو کنکور هم آورده بودنش که فکر کنیم با ساخت یک چیزی مثل چیپست و آی سی طرفیم! من هی همه درسهای کنکور رو گذاشتم کنار و هی خرج این مدار الکتریکی حل کردن کردم. هی به روش های مختلف کاغذ سیاه کردم و تونن نورتن زدم. هی مدار اتصال کوتاه کردم و هی منبع ولتاژ و جریان کردم! نتیجه چی شد؟! اول دانشگاه اونی که مستحقش بودم قبول نشدم. دوم با کلی هزینه دانشگاه که قبول شدم دیدم اصلا خبری از ساخت کامپیوتر و چیپس و مدار نیست! استاده اومده یک چندتا کلمه میگه کاتالوگی! بعد هم میگه من استرالیا بودم و فلان و بیسار! تفکر نازیسم در خونهای این استااااااد جاری بود! انقدر که اصلا شاید حتی عمدا موقع ارائه من بااینکه از اساتید مدعو رساله دکترام بود نیومد و با قدرت بی نهایتش خودش رو بازنشسته کرد!

کل چیزی که به کارم اومد فقط برنامه نویسی بود که اونم خودم پایه اش بودم سایتم رو بعنوان یک کسب و کار خرد ببرم بالا و دیگه حالا که میگم آموزش ما به روش هیتلری بود و با تبلیغات دهن پر کرده بود!

جنگ جهانی سوم در ایران

این روزها، خیلی کارها که نباید بشه داره میشه! اینجا 6 سال میشه که مینویسم. تا حالا چند بار همین جا اشاره به زلزله های عجیب مثلا کردستان، کرمانشاه و بوشهر کرده ام. چند جایی اشاره به تخریب آثار باستانی مثل خانه پدری جلال آل احمد، خانه محتشم کاشانی و غیره کرده ام. و حالا، باید بگم فقط راه بریم ببینیم کجاست که تخریب نمیشه!

پارسال که جنگ اوکراین-روسیه شروع شد، همه گفتن آخی یه اتفاقی افتاد! نمودارهای اقتصادی همه جمع شده بودند و منتظر یک واقعه بودند. در جریان این جنگ به نقل از روسیه قرار بود زیرساخت های اوکراین زده بشه. و الآن شاهد حضور داعشی وهابی در این جنگ توسط اوکراینی ها هستیم! قتل عام جمعی که یک جنایته، امری عادی در اوکراین شده و سلاح های آمریکایی- انگلیسی در کنار تحریم رژیم برلین و همدستان آنها (لهستان و فرانسه و غیره) گواه جنگی تمام عیار علیه روسیه هستند که حق وتوی سازمان ملل را دارد!

طبق معمول تمام جنگهای جهانی قبلی هم ایران صحنه موش دواندن کشورهای درگیر جنگ شده است، و طبق معمول طوریکه فردای پس از جنگ جهانی پس از کشته شدن تعداد زیادی ایرانی حتی نتونیم تقاضای غرامت کنیم. در حالیکه آمریکا و انگلیس که درسدن آلمان را با آتش جهنم پودر کردند، حق دارن تقاضای غرامت کنند! در جنگهای گذشته جهانی ایران جمعیتش را تا نزدیک یک سوم از دست داد!

با وجود اینکه میتونیم ثابت کنیم اثر کشورهای درگیر جنگ در ایران واضحه، اما جایی نتونسته ایم تا حالا به صورت رسمی پول کشته ها مون رو بگیریم! ما هنوز غرامت جنگ ایران-عراق1 را که یک جنگ ویژه جهانی علیه ایران بود هم نگرفته ایم!

در ایران، شواهد نشان میده که از این جنگ در امان نمانده است! چیزی که اسمش رو امروز اغتشاشات مینامند را ما به عنوان جنگ ترکیبی میبینیم! این هم نقش معمولی ایران در جنگ جهانی هاست: این کار را میکنند تا یک طوری جلوه بدهند که دست خود ایران رفت توی چشمش! بعد با هرکی صحبت میکنیم هی با ناراحتی سرش را تکان میدهد که شما بیچاره ها دچار جنگ داخلی هستین! و شماها که بهتون ظلم شده. حالا دونستن ما که کی ظلم میکنه و اوضاع از چه قراره اصلا اهمیتی نداره! چون رسانه دست ما نیست!

تخریب بیش از 150 دستگاه آمبولانس، یکباره پروپاگاندا برای تغییر جو فضای مجازی، تخریب تعداد زیادی دستگاه اتوبوس شهری و گزارشات شبکه های ماهواره ای مثل ایران اینترنشال (تشکیل شده از همین صداسیمایی های خودمون با پول بن سلمان سعودی!) هر روز کشته، شهید و مفقود شدن مردم و مسئولین، حضور تمام قد دشمنی را نشون میده که شباهت زیادی به رژیم صهیونیستی اسرائیل داره! اسرائیل در ماه اخیر دست کم 50 مدرسه فلسطینی را تخریب کرده، به مقبره حضرت یوسف در نابلس حمله کرده و بیش از 150 خانه فلسطینی را تخریب کرده است!

به جنگ اخیر میشه گفت جنگی ترکیبی شامل گروه های وهابی-صهیونیستی2!

وهابی جریان سعودی است که امروز شاخه داعش آن را در شاهچراغ شیراز فعال دیدیم! این جریان که گفته میشه سنی هم نیست، تعداد زیاد کشته های مسلمان از امتیازاتشه! مثلا در شاهچراغ، وقتی مرد داعشی را میگیرن معلوم میشه این با خلاقیت دوخشابی حمله کرده که لحظه ای در کشتار حرم درنگ نکرده باشه! در مجموع عدد 15 را به افتخار خود نصیب میکنه! یک داعشی دیگه هم در سوریه که گرفته بودن میگن اعتراف به کشتار 900 مسلمان و تجاوز به ده ها نفر در کارنامه درخشان خود داره!3

حالا این ساده لوحانه است که مثلا بگیم مردم رو آرومشون کنیم این تخریب ها و کشت و کشتار تمام میشود! جان بولتون گفته که اینبار اوپوزوسیون ایران از سمت کردستان عراق(شاید چیزی به اسم حزب دموکرات کردستان!) مسلح میشود! این سلاح هم به دست کسانی میرسه که خیلی هم بی تمرین نیستن و کلی از همان اوایل دهه هشتاد دستور داشته ان و تمریناتشون را کامل میکردن!

امروز به قدری فعالیت و پول سمت اغتشاشات رفته که میشه گفت حتی یکی مثل من هم میتونم برم به جمع اغتشاشاگران و بودجه ای به خودم اختصاص دهم! کاری هم نداره، حداقل یک روزش را که میتونم بخورم!

در نتیجه، در ادامه داستانی می آرم تا قشنگتر معلوم بشه:

-گرانی مکمل ها و مواد غذایی به ذهنم آورد که  امروز برم برای رژیم غذایی که گرفته ام یک سر میدان شهدای مشهد، تو جمع اونا که قرار بگیرم حداقل بخشی از پولی که لازم دارم بدست میارم میشه  یکم بودجه به نفع من! اتفاقا خوب هم هست، هدف من از این تخریب ها که میکنن بالاتره!

من با اونا فضا را به نفع خودم تغییر دادم. فقط کافی بود در جمعشون حضور داشته باشم! حتی با اتوبوس!

اتوبوس بازی تا میدان شهدا هم خوش گذشت. مثل همیشه مسیر کوتاهی را طی کردم و در جمع تجمع کننده ها حضور پیدا کردم/.

یک روز گذشت. هنگام شب یکی از مسئولین سازمان اتوبوسرانی آمد و خودش را معرفی کرد و روی یک کاغذ نشانم داد که برای یک دوره آموزشی که مدرک هم میدهند حاضرن من را استخدام کنند! خوشحال کننده بود. البته، قبلش برای شرکت در دوره آموزشی باید پول میدادم. نگاه کردم پولی که باید میدادم معادل همان پولی بود که با شرکت در اغتشاشات به نفع خودم کسب کرده بودم! فکر کنم فهمیده بودن که من با اونا جمع شده بودیم تا از این اغتشاشات کسب درآمد کنیم!




1- جنگ ایران-عراق توسط صدام سال 59 شمسی آغاز شد و هشت سال طول کشید. ایران توانست ثابت کند که آغازکننده جنگ خودش نبوده است!

2- گروههای راست افراطی مسیحی که اکنون به قدرت رسیده ان، مسیحی صهیونیست هستند و فقط صهیونیستها شامل یهودی ها نمیشود! رژیم کنونی حاکم بر اوکراین، آلمان، لهستان، انگلیس، سوئد و نروژ صهیونیست هستن!

3- بعدا اضافه کرد:

در جایی مثل شرق هم ما با چیزی که  اسمش رو باید بگذاریم "بوداعش" مواجهیم. این اسم از ترکیب اسم بودا و داعش باهم دیگر ساخته شده. چیزی مثل جریانی که سالها در میانمار سر مسلمانان آمده؛ قتل عام مسلمانان و در نهایت هم ابراز نظام سلطه به اینکه دست خودشان رفت در چشمشان را نمیتونیم به بودا نسبت دهیم! سالهاست که آتشسوزی گسترده به خانه های مسلمانان می اندازند. به ازای زنده بودنشان از آنها مالیات میگیرند، و بعد هم میگویند که خودشان خانه های خود را آتش زدند و آواره شدند! در جنگ جهانی، نباید از اینها هم غافل بود.

ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رما

دو گروه تروریستی موتوری اومدندو در بازار مرکزی ایذه مردم و نیروهای امنیتی رو به رگبار بستن و تا حالا 7 نفر جان باخته (شهید شده) و تعدادی زخمی شدن. در اصفهان هم همینطور و یک چند نفری شهید شدن!

گویا از یکسال قبل از خروج ترامپ از برجام و تشدید تحریم ها و خودتحریمی ها این ها از جمله مواردی است که ماها باید نوش جان کنیم (دستوریه دیگه، نوش جان میشه)!

شهدای شاهچراغ رو که دیدم. بین آنها کودک سه ساله ای به نام علی اصغر بود. چه اتفاق نادری! در سال 1401 با نام ابجد علی اصغر گویی کسی او را گلچین کرده!

برنامه زندگی پس از زندگی، یکی از بازمانده های حمله تروریستی مسجدی در کویت رو نشون میداد. مردی که به شدت هم زخمی شده بود روی تخت بیمارستان از اطرافیانش میپرسید آنچه من دیدم شما هم دیدین؟!

دستی نمازگزاران پس از حمله انتحاری را گلچین میکرد و هر کس با آرزویی میگفت من رو ببر، من رو ببر!

آن دست که بود؟ آیا او همانی نبود که علی اصغر از شاهچراغ را برد؟ او امام حسین بود؟

امام حسین زنده است؟

چه کسی برنامه ریزی کرده بود پدر و مادر آرتین به جای همیشه پنج شنبه ها  این یک بار را چهار شنبه شاهچراغ بروند؟!

آیا دست داعش و امرای آن در کار بود و یا دست خدا؟ آیا کسی مثل امام خامنه ای هر سال را به نامی نامگذاری میکند؟

انتخاب با چه کسی است؟ خدا یا کسی به نام داعش؟

خداوند در قرآن به پیامبر اعظم میگوید و «ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رما»، آن تیری که در جنگ تو انداختی سمت دشمن کار تو نبود، بلکه کار ما بود.

کارآگاه شده ایم. میگردیم ببینیم کی اون پشت برنامه ریزی ها رو کرده بود. نگاه میکنیم دست کوچکی در قالب خوک، در قالب غیر بشری، خیلی زشت، کاری میکنه، ولی نتیجه اش که بررسی میکنیم میبینیم به چه زیبایی بود! وقتی خروجی خیرخواهی و فرجام خواهی نیک میشه، میگم کاش همه نیک بخواهن.

منکه خیلی برام اتفاق افتاده. گاهی در ذهنم جستجو میکنم مثلا یکی رو پیدا میکنم و میگم این کار او بود. بعد از بررسی میبینم نه، او نمیدانسته که من فلان چیز رو میخوام. برعکس هم دقیقا همون سر راهم گذاشته شده.

در جاهای مختلف، در بیابان و در شرایط مختلف نگاه میکنم و میبینم که چیزی که میخواستم مثلا پیدا شد. دیگر دنبال کسی نمیگردم. میگم کار خودش بوده! میگم کار خدا بوده!

وقتی نگاه میکنم انتخاب ها که صورت میگیره شبیه اعمال نیکان و انسانهای زنده اطرافمه. میگم نه، فقط خدا به تنهایی نبوده، بشر هم دست داره! شاید بشر از غیب!

شاید بشر از نوع شهید که خدا میگه و شما فکر میکنید آنها مرده ان، بلکه زنده ان و نزد خداوند روزی میخورند!

منهم افسرده میشم. میگم نرید، مثلا مسجد و به خانه خدا نرید. هوا سرب داره. هوا آلوده است. اینطوره، اونطوره. البته، عقلانیت این رو میگه. ولی اگر رفتین و اگر ناچار بودید خدا به همراهتونه. ماها هم که اینطور زنده موندیم امیدواریم خدا به همراهمون باشه!

جوان ازدواج نکرده فوت میکنه میگن ناکام فوت کرد! از کجا میدونی؟ ماها چقدر از دنیا میدونیم؟! بگم هیچ، گزاف نگفته ام

میگن بچه نداشته، عقبه نداشته! اگر بچه داشته و حالا فوت کرده و یا شهید شده، میگن مثلا این روز بچه ش رو ندیده. باز میگن، فکر خانواده اش رو بکنید که الآن چه حالی دارن!

اونی که بچه نداشته، ای بسا فرزند خوانده داشته. ای بسا خدا مدام بهش داده و ماها ندیده ایم! و آن کسی که بچه داشته و حالا فرزندش  بی پدر شده و بی مادر شده که وظیفه ماها میشه براشون کاری بکنیم!

کافران، موقع دادن سهم فقرا از اموالشون میگن برو خدا روزیت رو بهت بده! برای دادن برنامه ندارم و یا خدا تقسیم کرده؛ انقدر به من داده و اگر خدا میخواست به تو هم میداد!  

کافره دیگه؛ خدا رو قبول نداره. نتیجه اش این میشه که به ماها میگن صبر کنیم. عوضش همین دار و درخت و بلکه بهتر در جایی به اسم بهشت هست. همه هستن، ولی کافر نیست! دیگه حالا اون کافر کجاست، بستگی به میزان کفرش داره. کافر هست که حتی نمیدونه چقدر کافره! رفته اون دنیا و یقین پیدا نکرده که چقدر کافر بوده!

امیدوارم ماها جای اونها نباشیم. کاش حضرت علی بن ابی طالب ناظر اعمال ما باشه!

گورستان کرم های شب تاب

پسر گفت: میدونی من چرا با تو ازدواج نمیکنم؟

برام مهم نبود که چرا، اون کار همیشه اش بود که با من ازدواج نکنه.

خودش جواب داد که بله چون تو تابعیت افغانستان داری!

دیگه نمیدونم این رو جوک در نظر بگیرم یا نه! زندگی ما که همه اش جوک و شوخی شده

جدای از طنز قضیه، واقعا چرا انقدر کلمه افغانستان با اینکه اولین شریک تجاری ماست در زبانهایمان سالهاست که جاریه؟! این حرف مردمه؟!

فکر کنم اسمش بد در رفته. یک مدتی مد میشه. مثلا الآن در مورد افغانستان حدود سی-چهل سالی میشه که مد شده فقر و بدبختی رو به افغان ها نسبت بدن! حالا اگر جمله پسر رو رمز گشایی کنیم معنی عامیانه اش چی میشه؟

میدونی چرا با تو ازدواج نمیکنم؟ چون تو تابعیت کشور فقیر و بدبختی داری! سق سیاه! اینم تنگش!

یک مدتی که هنوز جمله نه غزه نه لبنان و اون جریان فتنه 88 که باید این جمله در آن بیان میشد، رواج پیدا نکرده بود، دختران همسن من از پوشیدن چفیه ابایی نداشتن. حتی برعکس، اگر ممتازترین شاگرد مدرسه طوری مقنعه میپوشید که بیشتر فلسطینی بنظر برسه که چه بهتر، کلاس داشت!

بعد از اون جریان، این کلاس هم افتاد. برعکس هم شد. البته، نه در حد مغولستان که با اون چنگیزش خیلی برای ما اسمش بد در رفته.

در هر زمینه ای استثنا وجود داره و من انکار نمیکنم.

همینجا میتونم کلام رو تموم کنم. حرف اینه که به حرف مردم نباید کار بگیریم. با این حال، مساله ای که وجود داره ارتباط ما با کشور افغانستانه که باید بهش پرداخته بشه. من هر طور نگاه میکنم در حق این کشور به عنوان همسایه خوب در ارتباطاتمون بسیار ظلم میکنیم!

این بنده خدا افغانها به ما گزارش میدن، با ما ارتباط برقرار میکنن و از اون طرف هم از ما مشورت میگیرن. اینکه خوبه! چرا ماها ناشکریم؟!

یک روزی ما شاید به اونها مشورت بدیم و یک روزی هم شاید نیاز داشته باشیم از اونها مشورت بگیریم. حالا هم راه انداخته ایم اداره مهاجرت میخوایم درست کنیم. قراره مرکزی به‌عنوان «سازمان مهاجرین» در وزارت کشور شکل بگیره و دفاتری نیز در استان‌ها به‌خصوص در خراسان رضوی راه‌اندازی شود تا مسائل مربوط به اونها رسیدگی بشه.

از نظر جغرافیایی هم نگاه کنیم کشور افغانستان حتی اگر اولین شریک تجاری ما نباشه، همسایه خوبیه. اون روز نگاه میکردم این کشور ترکمنستان با اینکه مرز سد دوستی با ما داره و ارتباطاتمون با هم خوبه، ولی از نظر پهنه سیاسی و اقتصادی چه بسا وضعش بهتر از همین افغانستان نیست. مرز کمتری با ایران داره و ارتباطاتش هم کمتره. خیلی کمتر هم درباره اش مثال و حرف داریم! از اون طرف نگاه میکنیم با خشک کردن دریای خزر در منطقه خودش یک خلیج (!) درست کرده. پنجاه ساله مثلا ما انقلاب کرده ایم حالمون بهتر بشه، اینا پنجاه ساله یک گودال آتش زده ان به اسم اینکه گاز بد در بره! (دره جهنم!) یک سوراخی هم ما در مرز کشورمون باهاش داریم و هر روز تفریحی با قطار میریم اونجا رو رایگان میبینیم! سوراخش مثل خندقه. انگار قرار نیست اونجا آباد بشه. شهر مرزی سرخس رو جستجو میکنی، با اینکه این شهر تاریخیه میگن اولین دلیل احداثش پادگان نظامیه! بیشترین دلیلش هم شاید این باشه که اون نصفه اش که تو مرز گیر کرده انگار مثل پادگانی حالت خندقی پیدا کرده! تو اینترنت میزنی خندق با خودت میگی هرجا نزدیک ترکمنستان شده همینه. نتیجه جستجو میاد که مثلا اگر نزدیک ترکمنستان سیل نیومده پس شن های روان خندق ها حالت آخرالزمانی به منطقه داده! نمیکارن. کشت و کار نمیکنن!  استان گلستان ما که دیگه خیلی به دریا نزدیک تر هم از همین خندق ها پیدا کرده با همسایگیش با این کشور. اسمش رو هم گذاشته ان فرسایش خندقی! طوری در این کشور خفقان هست که میگی اینها دارن قتل عام میشن!

حالا پسره به من رسیده و میگه تو تابعیت افغانستان داری باعث افتخاره که تابعیت این کشور به من داده شده و تابعیت ترکمنستان مثلا داده نشده. هر چی باشه وضعم بهتر از ترکمن های ترکمنستان دیده شده!

دوست نداشتم مقایسه کنم، ولی شد دیگه. لازم بود یک جایی اینها رو بگم.

کلام من سه بخش داره. بخش سوم رو اختصاص میدم به گورستان کرم های شب تاب.

قبرستان های افغانستان، الآن همونطور که چند ماه پیش هم پیش بینی میکردن پر از کشته شدگان جریان نسل کشی شده. آمریکا که پیشتاز در تولید و استفاده انواع سلاح گرمه، تعداد بسیار زیادی آزمایشگاه بیولوژیک داره و از استفاده از هر نوع سلاحی برای برداشتن دشمنانش هیچ ابایی نداره. کودکان زیادی در افغانستان را کشته و حال این کشور رو ترک کرده. پشت سرش روزنامه هاش میگن کشور افغانستان قبرستان امپراطوری هاست! ما نگاه میکنیم که تناقضی اینجا هست. آیا واقعا قبرستان امپریالیسمه؟! گورستان کرم های شب تاب نیست؟ کوچک و بزرگ، نسل اندر نسل با سلاح مخصوص خودشون (هر نسلی با سلاح ویژه خودش) به گور رفته ان و حالا این کشور تبدیل شده به گورستان امپریالیست!

زمانی بود خانه ما سه درخت آلبالوی تافته شده داشت. یک باره، این ها خشک شدن. یک باره، همونطور که یک باره کرونا اومد و کل جهان رو هم گرفت. ما گفتیم شاید به خاطر خاک بوده. بعدها دیدیم آلبالو و گیلاس های بیشتری در منطقه کم کم ناپدید میشن. نمیگیرن و وضعشون رو به وخامته. از اونطرف ژاپن هر روز که یک درخت آلبالو و گیلاس ما قطع میشد، یک تبلیغ از درخت ها و شکوفه های صورتی گیلاسش پخش میکرد!

زمانی رسید که به این نتیجه رسیدیم این درختان بسیار سرما دوست هستن و اصلا شاید دلیل کم شدنشان همین گرم شدن های پیاپی ناشی از تغییرات در منطقه است. امروز، با اون روز که وفور نعمت ناشی از این درختها را داشتیم به قدری فاصله گرفته ایم که به جای یادآوری شکوفه های گیلاس، بیشتر به یاد گورستان کرم های شب تاب می افتیم. در حالیکه نه خبری از کرم های شب تاب است و نه خبری از شکوفه های گیلاس در نزدیکی!

بحرین در آتش حسادت

خیلی وقت بود دوست داشتم در این مورد بنویسم. یک جزوه دارم که تاریخ میزنم و یک جا هم اینجاست که مینوسم. بحرین، کشور (؟) مظلومیه که زمانی فرماندارش رو امام علی (علیه السلام) تعیین میکرد. حالا چی شده این کشور بعد از جدا شدن از ایران، اونم ظرف مدت کوتاه حدود 50 سال مردمش باید به این روز بیفتن؟

به چه روزی؟ به این روز که شما فرض کنید دعوتتون میکنن جشن و شور و شادی، بساط هلهله و پایکوبی هم برپا میکنن، بعد میبینید فریب بوده، قرار بوده جمع بشین تا همه رو یک جا بکشن. اینکه شب شد. نه، روز مثاله. شب بساط پهن میکنن که در تاریکی قطعا نبینید اون پشت چی قایم کردن. سوره فلق هم همین رو میگه. میگه خدایا به تو پناه میبرم از شب تار هنگامی که درآید (و من شر غاسق اذا وقب). اول نفوذ کردن، تا این حد. بعد نوبت شر افسون رسید و بعد هم حسادت.

سال هاست که این کشور چنین وضعی داره. امروز میگن زندانی بحرینی بعد از 10 سال که مثل خیلی ها سال 2011 دستگیر شد، شهید میشه، اونم با اون وضع، با سمی که سراسر بدنش رو گرفته، این از همون موارده که توسط حکومت صورت گرفته.

حکومت ظالم بحرین، چقدر میتونسته شقی باشه که اینطور با مردمش رفتار میکنه. چقدر هست؟! کجا چنین مثالی رو میشه پیدا کرد؟

از عجایب روزگاره. بحثی نیست. فقط این سوال پیش میاد که بین فاصله شهادت امام علی (علیه السلام) تا ولادت قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و السلم) چقدر زمان فاصله هست؟