آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آدم های کوکی- تابستان 1402

روزهای اول تابستان معمولا شروع فصلهای جدید زندگی برای من هستن. اغلب هم فرصتی پیش میاد که خاطراتم رو بنویسم. امروز سرکار جدید در یک فضای جدید رفتم. البته قبلا آن را به نوعی امتحان کرده بودم، ولی خواستم این بار مصممتر برگردم.

امروز با کودک بازی میکردم. اون هی آب به چرخش میداد و من هی آب به چرخ میدادم. بچه بهترین کاری که ممکن بود فکر کنه انجام میشه همین بود.

این فرآیند تکراری قرار بود یا تا بی نهایت ادامه پیدا کنه و یا فرجی بشه و من از مخمصه دربیام. خونه که رفتم بعد از کمی آسایش یا این انیمه بیست سال پیش افتادم که تویش دختر نابغه مادری کوکی داشت.

خلاصه که چندان جذابیتی نداشت، ولی یادم نیست چطور از این بازی و حلقه دراومدیم.

یاد بازی های روزهای زندگیم افتادم که قبلا هم اینجا اشاره کرده بودم. مثلا خاله ام که بهش سال 97 زنگ میزنم و برای ادامه ارتباط شرط میکنه با زن برادرم آشتی کنم! و چون اتفاق عجیبی هست و اصلا ماها باهم قهر نبوده ایم شرط بیجا منجر به حلقه بی نهایت از یکسری کارهای تکراری میشه که فقط خودم باید از تویش دربیام. با اون شرط خاله ام از هرگونه ارتباط که منجر به پیشرفتی در کارم بشه تا سالها بعد جلوگیری کرد و بچه هایش هم که طرفم می اومدن با منت فقط چرت و پرت تحویلم میدادن.

بعضی حلقه ها تو زندگی ما کوتاه هستن. اونقدری که قشنگ میگی رباتی هستی. برخی هم اونقدری بزرگ هستن که تویش میتونی کلی زندگی کنی و نفهمی که در یک حلقه بزرگ گیر کرده ای.

یکی آوردن تو تلویزیون بگه چرا انقدر طلاق؟ اون هم گفت طلاق دیگه حادثه نیستو پدیده شده. بعد هم توضیح داد که حادثه یعنی یک بار اتفاق بیفته، ولی پدیده یعنی تکرار بشه. گفت که همسرداری بلد نیستیمو از این جور حرفای تکراری. حتی این هم تکراری بود که میگفت ما خیلی ساله داریم رو این موضوع کار میکنیم. گفت که نه حوزه به این موضوع خیلی پرداخته و نه مدارسو دانشگاه. البته حرف جدیدش برا من اینجا بود که میگفت ما البته تونستیم دوره تئوری خانواده رو برای کلاس های نهم و دهم بچه ها بگنجونیم، ولی متاسفانه عملی نیستن! حالا من نمیگم که از حرف هایش بر می اومد که میخواد روابط دختر و پسر رو از هر نوعی عادی سازی کنه. چون خیلی دوست داشت تو این کلاسا روابط دخترو پسر عملی آموزش داده بشه. دیگه حالا این علاقه ش رو نگفت که میخوان از شبیه ساز استفاده کنن، از پسرای پشت پرده، و یا خود دختر و پسر تو همون کلاس بشینن کنار هم دیگه! ولی حرفشو خیلی سریع زدو حتی گفت CPR هم ماها بلد نیستیم.

اون یکی دیگه رفته ام اداره اش. بهش میگم فلان اداره که تو من رو فرستادی جواب ما رو نمیده. بهم چند تا شماره تلفن و آدرس سایت رو مثل رباتی میده و میگه برو اونجا ما سیستم پاسخگویی داریم. فکر کنم سیستم پاسخگویی اش هم هوش مصنوعیه وگرنه انقدر این کارمند بیمار رفتن من به اونجا نبود.

من قشنگ میرم تو سایتهای خارجی. اصلا نگاه میکنم تغییر خاصی نسبت به 20 سال پیش نکرده ولی یک گزینه داره که باید انتخاب کنی من انسان هستم. حالا ما ایرانی ها به این مرحله رسیده ایم که گزینه بزنیم من یک ربات هستم. شما با انسان طرف نیستین. رفتم تو سایت کتابخانه ملی. یک گزینه انتخاب طبقه اجتماعی داره. آدم یاد کاست های دوره ساسانیان می افته. فقط هم همین یک گزینه کار میکنه. تا می آیی ایمیلت رو وارد کنی هرچی بزنی باختی و میگه ایمیل نامعتبره. یعنی نگاه میکنی اینها میخوان بگن ماها انسان نیستیم و ربات هستیم. تو کل سایت هاشون میری نگاه میکنی دارن هوش مصنوعی رو وارد میکنن که چطور ماها رو به عصر حجر و دوره ساسانیان و قبل از اسلام برگردونن. آره دیگه، ممکنه علم بیاد و با هوش مصنوعی مثلا مورد علاقه چمیدونم خوشگل ایلان ماسک جای نظام جمهوری اسلامی رو به جای نظام فاشیستی ضد نظام بده؟

انگار جوامع دیگه این شرایط رو ندیده ان و یا ماها مثلا فقط داریم همین ایران زندگی میکنیم. دیگه برای اینکه ظلم کنی باید چشمت رو روی یک سری حقایق ببندی. حقیقت از این جنس که فقط ماهاییم که خریم و بقیه گوسفند هستن و کسی نمیبینتشون رو باید خیلی بین این دولتی ها و اربابان قدرت ببینیم که بعدا با خودمون بگیم چی شد به اینجا و انقدر پایین رسیدیم.

رئیس جمهور (بگذارین نگم رئیسی بود) دیشب پریشب اومد و کلی از خودش تعریف کرد. حالا من هیچی جوابش رو نمیدم. اغتشاشات ناشی از تلاش بیست کشور در جریانات اخیر دخیل بوده و از همون موقع برخی کارهای خوب کمرنگ شده و من هیچ نمیگم، ولی اگر عمری باقی بود و اینها گذاشتن روال عادی بگذره خودم براتون میگم این دولت چقدر کارآمد بوده.

جنگ جهانی سوم در ایران

این روزها، خیلی کارها که نباید بشه داره میشه! اینجا 6 سال میشه که مینویسم. تا حالا چند بار همین جا اشاره به زلزله های عجیب مثلا کردستان، کرمانشاه و بوشهر کرده ام. چند جایی اشاره به تخریب آثار باستانی مثل خانه پدری جلال آل احمد، خانه محتشم کاشانی و غیره کرده ام. و حالا، باید بگم فقط راه بریم ببینیم کجاست که تخریب نمیشه!

پارسال که جنگ اوکراین-روسیه شروع شد، همه گفتن آخی یه اتفاقی افتاد! نمودارهای اقتصادی همه جمع شده بودند و منتظر یک واقعه بودند. در جریان این جنگ به نقل از روسیه قرار بود زیرساخت های اوکراین زده بشه. و الآن شاهد حضور داعشی وهابی در این جنگ توسط اوکراینی ها هستیم! قتل عام جمعی که یک جنایته، امری عادی در اوکراین شده و سلاح های آمریکایی- انگلیسی در کنار تحریم رژیم برلین و همدستان آنها (لهستان و فرانسه و غیره) گواه جنگی تمام عیار علیه روسیه هستند که حق وتوی سازمان ملل را دارد!

طبق معمول تمام جنگهای جهانی قبلی هم ایران صحنه موش دواندن کشورهای درگیر جنگ شده است، و طبق معمول طوریکه فردای پس از جنگ جهانی پس از کشته شدن تعداد زیادی ایرانی حتی نتونیم تقاضای غرامت کنیم. در حالیکه آمریکا و انگلیس که درسدن آلمان را با آتش جهنم پودر کردند، حق دارن تقاضای غرامت کنند! در جنگهای گذشته جهانی ایران جمعیتش را تا نزدیک یک سوم از دست داد!

با وجود اینکه میتونیم ثابت کنیم اثر کشورهای درگیر جنگ در ایران واضحه، اما جایی نتونسته ایم تا حالا به صورت رسمی پول کشته ها مون رو بگیریم! ما هنوز غرامت جنگ ایران-عراق1 را که یک جنگ ویژه جهانی علیه ایران بود هم نگرفته ایم!

در ایران، شواهد نشان میده که از این جنگ در امان نمانده است! چیزی که اسمش رو امروز اغتشاشات مینامند را ما به عنوان جنگ ترکیبی میبینیم! این هم نقش معمولی ایران در جنگ جهانی هاست: این کار را میکنند تا یک طوری جلوه بدهند که دست خود ایران رفت توی چشمش! بعد با هرکی صحبت میکنیم هی با ناراحتی سرش را تکان میدهد که شما بیچاره ها دچار جنگ داخلی هستین! و شماها که بهتون ظلم شده. حالا دونستن ما که کی ظلم میکنه و اوضاع از چه قراره اصلا اهمیتی نداره! چون رسانه دست ما نیست!

تخریب بیش از 150 دستگاه آمبولانس، یکباره پروپاگاندا برای تغییر جو فضای مجازی، تخریب تعداد زیادی دستگاه اتوبوس شهری و گزارشات شبکه های ماهواره ای مثل ایران اینترنشال (تشکیل شده از همین صداسیمایی های خودمون با پول بن سلمان سعودی!) هر روز کشته، شهید و مفقود شدن مردم و مسئولین، حضور تمام قد دشمنی را نشون میده که شباهت زیادی به رژیم صهیونیستی اسرائیل داره! اسرائیل در ماه اخیر دست کم 50 مدرسه فلسطینی را تخریب کرده، به مقبره حضرت یوسف در نابلس حمله کرده و بیش از 150 خانه فلسطینی را تخریب کرده است!

به جنگ اخیر میشه گفت جنگی ترکیبی شامل گروه های وهابی-صهیونیستی2!

وهابی جریان سعودی است که امروز شاخه داعش آن را در شاهچراغ شیراز فعال دیدیم! این جریان که گفته میشه سنی هم نیست، تعداد زیاد کشته های مسلمان از امتیازاتشه! مثلا در شاهچراغ، وقتی مرد داعشی را میگیرن معلوم میشه این با خلاقیت دوخشابی حمله کرده که لحظه ای در کشتار حرم درنگ نکرده باشه! در مجموع عدد 15 را به افتخار خود نصیب میکنه! یک داعشی دیگه هم در سوریه که گرفته بودن میگن اعتراف به کشتار 900 مسلمان و تجاوز به ده ها نفر در کارنامه درخشان خود داره!3

حالا این ساده لوحانه است که مثلا بگیم مردم رو آرومشون کنیم این تخریب ها و کشت و کشتار تمام میشود! جان بولتون گفته که اینبار اوپوزوسیون ایران از سمت کردستان عراق(شاید چیزی به اسم حزب دموکرات کردستان!) مسلح میشود! این سلاح هم به دست کسانی میرسه که خیلی هم بی تمرین نیستن و کلی از همان اوایل دهه هشتاد دستور داشته ان و تمریناتشون را کامل میکردن!

امروز به قدری فعالیت و پول سمت اغتشاشات رفته که میشه گفت حتی یکی مثل من هم میتونم برم به جمع اغتشاشاگران و بودجه ای به خودم اختصاص دهم! کاری هم نداره، حداقل یک روزش را که میتونم بخورم!

در نتیجه، در ادامه داستانی می آرم تا قشنگتر معلوم بشه:

-گرانی مکمل ها و مواد غذایی به ذهنم آورد که  امروز برم برای رژیم غذایی که گرفته ام یک سر میدان شهدای مشهد، تو جمع اونا که قرار بگیرم حداقل بخشی از پولی که لازم دارم بدست میارم میشه  یکم بودجه به نفع من! اتفاقا خوب هم هست، هدف من از این تخریب ها که میکنن بالاتره!

من با اونا فضا را به نفع خودم تغییر دادم. فقط کافی بود در جمعشون حضور داشته باشم! حتی با اتوبوس!

اتوبوس بازی تا میدان شهدا هم خوش گذشت. مثل همیشه مسیر کوتاهی را طی کردم و در جمع تجمع کننده ها حضور پیدا کردم/.

یک روز گذشت. هنگام شب یکی از مسئولین سازمان اتوبوسرانی آمد و خودش را معرفی کرد و روی یک کاغذ نشانم داد که برای یک دوره آموزشی که مدرک هم میدهند حاضرن من را استخدام کنند! خوشحال کننده بود. البته، قبلش برای شرکت در دوره آموزشی باید پول میدادم. نگاه کردم پولی که باید میدادم معادل همان پولی بود که با شرکت در اغتشاشات به نفع خودم کسب کرده بودم! فکر کنم فهمیده بودن که من با اونا جمع شده بودیم تا از این اغتشاشات کسب درآمد کنیم!




1- جنگ ایران-عراق توسط صدام سال 59 شمسی آغاز شد و هشت سال طول کشید. ایران توانست ثابت کند که آغازکننده جنگ خودش نبوده است!

2- گروههای راست افراطی مسیحی که اکنون به قدرت رسیده ان، مسیحی صهیونیست هستند و فقط صهیونیستها شامل یهودی ها نمیشود! رژیم کنونی حاکم بر اوکراین، آلمان، لهستان، انگلیس، سوئد و نروژ صهیونیست هستن!

3- بعدا اضافه کرد:

در جایی مثل شرق هم ما با چیزی که  اسمش رو باید بگذاریم "بوداعش" مواجهیم. این اسم از ترکیب اسم بودا و داعش باهم دیگر ساخته شده. چیزی مثل جریانی که سالها در میانمار سر مسلمانان آمده؛ قتل عام مسلمانان و در نهایت هم ابراز نظام سلطه به اینکه دست خودشان رفت در چشمشان را نمیتونیم به بودا نسبت دهیم! سالهاست که آتشسوزی گسترده به خانه های مسلمانان می اندازند. به ازای زنده بودنشان از آنها مالیات میگیرند، و بعد هم میگویند که خودشان خانه های خود را آتش زدند و آواره شدند! در جنگ جهانی، نباید از اینها هم غافل بود.

من نبودم، دستم بود

بعد از بیست روز که اومدنو گرفتنو دستگیر کردندو با تراکتور از روی کامپیوتری ها رد شدن، حالا رئیس جمهور اومده میگه من نمیدونستم کی قیمت بنزین رفت بالا و کار شواری امنیت بوده.

حالا اگر این شورای امنیت این کار رو نکرده بود که نمیتونستن این موج اعتراض رو جمع کنن! حالا تو روز اول نمیدونستی، روز دوم نمیدونستی، روز چهارم نمیدونستی!  روز پنجمو بعدم چی؟

بنزین رو که از پارسال حتی خود من اشاره کردم که مردم ریخته ان دارن جمع میکنن! همه میدونستن داره گرون میشه! فقط روز دقیق رو نمیدونستن. اصلا من شک دارم به این که اول اعتراضات بوده و بعد شماها به این بهانه که مردم به خاطر گران شدن بنزین ریختن تو خیابون دستگیرشون کنین! وگرنه که این روحانی همه اش داره حرفای خوب میزنه و اعتراضی هم روش مسلما نباید باشه!

انقدر خودشون اینترنت آزاد دارن که بعد از بیست روز تازه میفهمن مردم اینترنت ندارن! فیلتر هم نیست! بعد اون وقت میگه مثلا من از تو ماهواره فهمیدم که اینترنت ایران قطعه! نه، تو اون جهرمی رو از 3 سال پیش برای این کارا نیاوردی تو کار! نه همه چیز خوبو عالی! با کیفیتش هستو وارداتی هم نیست. دو نرخیو ارز دولتی و آزاد و سنا و نیما نیست! همه مشکلات هم از اون مینا شروع شد! اون زنه بودها، همه از اون زن نفوذی شروع شد!

همه شون پر رواند، شفاف نمیکنن رای هاشونو، همه خوب میشن. کی بد میشه؟ اصلاح طلبه خوب، اصول گرای خوب!

بعد ماها به عنوان نویسنده، حالا اگر اینترنت وصل باشه، بریم دربیاریم که این پیمان، یا اون کاری که دارن رومون میکنن یعنی چی؟ اونم تازه باید کلی زحمت بکشیم ترجمه اش کنیم.

چرا با آشوب مخالفم و با اعتراض موافق؟

دلیلش زیاده. یکیش اینه که آشوب های اخیر، در واقع آشوب نبودن، بلکه اغلب ترور بودن. یادتونه اوایل انقلاب و تا ده هشتاد و حتی اوایل نود شعر میخوندیم که دیو چو بیرون رود، فرشته در آید. آیا الآنم اینو میتونیم بخونیم؟!

یا شایدم برعکس، باید بخونیم فرشته چو بیرون رود، وای به ما کی درآید؟!

نکته بعدی، نمیدونم. گوه هم زن نبوده ام، که بدونم فایده اش چیه. با این کار بسیجی مسیجی ها هم موافق نبوده ام. در واقع به نوعی مدنی نیستن. نمایشی هستند و کار ریشه ای و با برنامه ای نیست. یک باری یکی بدون برنامه گفته بریزین تو خیابون تا عکستونو بگیرم. اونا هم مثلا جلسه امروز دوشنبه 4 آذر 1398 و یا جلسه دیروز که توش 4000 دختر پیدا شده، بعد از سرکاراشون سوار سرویس مدرسه میشندو یک جایی پیاده میشن. بعد یک چند قدمی راه میرن تا عکس ها و فیلم ها گرفته بشه و دوباره سوار میشن که برگردن. زحمت خاصی نیست، یک وقت.

قبلا هم که گفته ام. مخالف قطعی اینترنتم، مخصوصا که میبینم طبق معمول این قطعی ها و فیلترها برای آدم آزاد، مستقل و کاردرستی مثل خودم بوده و هم خودشون، هم دشمنا قطعی ندارن! دیگه چی بگیم دیگه! شاید باید شعر بسازیم فرشته چو بیرون رود، وای به ما که کی درآید!

پیش بینی همه چیز رو کرده بودیم

این روزا روزنامه میخونم هی توش نوشته اند که پیش بینی همه چیز رو از قبل کرده بودند. یعنی انقدر کنترل دستشون هست. مثلا هواشناسی میگه ما از قبل پیش بینی میکردیم که بارش های مشهد 85% کم بشه. یک جورایی پیش بینی کرده بودند که ذرات گردو غبار، آلودگی ها و گازهای متان و دودها انقدر زیاد بشن که دما و خشکی هوای مشهد انقدر زیاد بشه که ابرها دیگه خشک بشن و خبری هم از برف و باران نباشه.

پس پیش بینی شده بوده. اصلا چیزی نیست که اینها پیش بینی نکرده بوده باشن. مثلا همین قضایای اغتشاشات. پیش بینی شده بودند و فقط یک کمی (قدر یکی دو ماه) از نظر زمانی پیش بینیشون پس و پیش بوده.

کلا نگاه کنید همه بلایایی که داره سر ما میاد پیش بینی شده بودن و فقط مدیریتشون به سمتی میرفته که حتما اتفاق بیفته و حالا یک کمی هم زودتر چه اشکالی داره