آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

به اصلاح طلبان، هرکسی را معرفی کنند رای میدهم

رو و پشتشون بیشتر به هم شبیه تا اصول گراها. اگر سگه، اگر گرگه و اگر شغاله، رو و پشتش بیشتر به هم شبیهه.

هنوز از مطلب قبلیم چند روزی نمیگذره که در اون اشاره کردم که در بورس که شرکت کردم اولین چیزیکه برای مرد خانه مطرح بود این بود که چرا من از او اجازه نگرفتم! جناب اصول گرایان ببخشید که ما جامعه زنان در این فعالیت اقتصادی بورس شرکت کردیم و طلاهامون رو بدون اجازه همسران و اجازه ولی، از سکه به سهام تبدیل کردیم!

از وقتی اصول گراها در مجلس رای آورده اند، بازار سهام و اقتصادی ما مترصد جایزه دادن به یکی از این دو دسته است. صبح قرمز میکنن تا ظهر ببینن به کی باید جایزه بدن.

جایزه هاتونم دیگه رنگ تکراری دارن. اون از اون حاجی بابایی که زمانی وزیر آموزش پرورش احمدی نژاد بود و حالا شده رئیس کمیسیون چی چی مجلس، و اون هم از قالیبافتون که هربار نطق مجلسش انگار مراسم تحلیفه!

روحانی، و حتی جهانگیری، با تمام خرده گیری بهشون از شماها بهتر بودن. حالا معلوم میشه که پول داشتین و صبر کردین تا دولت عوض بشه بخواین کاری، نه برای ما، و بلکه برای خودتون انجام بدین!

یعنی چی که امروز به مناسبت حضور شما پیام تبلیغاتی میگذارین برای استخدام به هر نحوی و مودبانه (!) و محترمانه میگین اگر زنی اجازه همسر برای اشتغالت لازمه، و اگر دختری اجازه ولی؟!

من با این سنم هنوز هم باید اجازه بابا (!) بگیرم، برای هر کاری؟آیا تو به فکر خودت بیشتر نیستی؟ یک وقت مردی نیاد یقه ت رو بگیره و بگه عن من ازم اجازه نگرفته؟ یا نه، فرش قرمزم میخوای پهن کنی، هرجا که لازم بشه هم سر هر عنی رو دوست داشته باشی برای هر مردی میبری؟ حیف شد که وقتی داشتن سهام عدالت رو پخش میکردن از ولی و از همسر اجازه مردها رو برای زن ها نگرفتن!

همین کارها رو کردین که دیگه وقتی موقع خوردن میشه مردا یادشون میره زنی هم دارن، و وقتی هم موقع اجازه گرفتن میشه مردا یادشون میاد که زنی هم هست. همین کارها رو کردین که 4 زن بالای سی سال مجرد توی یک خونه حریف یک مرد پیر نمیشن تا یکی یکی موهاشون سفید بشه، مرده چپ بره فقط فکر خودش باشه، راست بیاد فقط خودنمایی کنه.

شماها بدین. شما ها بد هستین. بدی در ذاتتونه.

من به اصلاح طلب ها رای میدم، هرکسی که باشه. صبر میکنیم تا انتخابات 1400. امتحانتون هم پس دادین، خوب هم نبودین. فساد از ... زن هاتون شروع شده، و امیدوارم به خودتون هم برگرده.

بعدا اضافه کرد: نظام خانواده رو اصلاح طلب ها خراب نکردن. این اصول گراها بودن که این نظام رو به اسم دین خراب کردن. اول مردها زنان خودشون رو تحقیر کردن. بعد دخترانشون رو لت و پار کردن، و در آخر هم گفتن اشکال کار این بود که دخترها تحصیل کردن (ای بر پدرتو هفت جد و آبادت لعنت)

اون از پدر مادرم که ادعاش این بود که فقط دختر رو برای عروس کردن آماده میکنه. هزار تا کار دخترها کردن، رفتن آرایشگاه، رفتن استخر، دماغ عمل کردن و هزار کار برای شوهر کردن، آخرش دختر ترشیده داشتن.

اون از پدر پدرم هم که الحمدلله تا زمانیکه زنده بود دخترها شوهر نکردن. به محض مردن اون مرد همه دخترها راهی خونه بخت شدن.

اون از پدر خودم، که این هم دختر ترشیده داره.

به اسم دین داری، کار همه شون هم بر همین مبناست. دیگه رهبری در میاد میگه این سایت ازدواج دیگه مال نهاد منه، آخرش میبینی سایتش خرابه کار نمیکنه!

مال امروز هم نیست، 250 ساله نظام همینه. اون از زمان ناصرالدین شاه که میگفتن شاه شهید! از اون زمان که میگفتن نمایش میداد، تا حالا همینه. تا همین الآنش هم دین شما نمایشیه.

حالا ببینید کیا ازدواج کردن. امروز بدها برشما حکومت میکنن، فردا منتظر باشین زنازاده ها بر شما حکومت کنن. امروز منکه شوهر نکردم، با این همه فکر، با این همه تحصیل و با این همه تلاش، من بچه بزرگ نکردم، برین ببینید کی بچه بزرگ کرده.

اون دایی حمید من که شیخی بود، مگر چقدر میتونه به جای ماها بچه بزرگ کنه، خودش رو کشته، بچه هاش شده ان هشت تا. کاری کردن فحش به جد و آبادشون بدیم، تا هفت جد بعدشون هم فحش بخورن.

گنبد سبز

یک زمانی، دوره های قبلی شورای شهر مشهد سال های 90 اینا، سایت درست کرده بودن مشهد شهر بهشت. من خب اون موقع ها خیلی جوون تر بودم دیگه رد که میشدم حرصم درمیومد این گنبد سبز که محل رفت و آمد مردم هستو جزو آثار تاریخی ماست درست وسط خیابونه. قبلا هم داستان نحوه جلوگیری خود شیخ مومن از تخریب مقبره اش اونجا رو توسط استانداری خراسان رضوی خونده بودمو دوست داشتم حالا که انقدر کار شده روش و مثلا نخودکی هم در عدم تخریبش دخیل بوده یک کاری هم من مثلا کرده باشم براش. برای همین گرفتم 2 پاراگراف نامه غیررسمی برا سایتشون ایمیل کردم که با توجه به اینکه گنبد سبز یکی از مکان های گردشگری ماست خوب نیست اونطوری وسط میدان باشه. بهتر نیست مثلا اونجا رو سنگفرش کنید و یک اعتباری برا عابر پیاده قائل بشین؟

خلاصه که امروز بعد از یک دهه مگر خودم حرف خودم رو یادآوری کنم. اما میدونید این شهرداری ها به حرف کی میکنن؟ من در چند محله و در چند دوره شهرداری زندگی کرده ام. شهرداری ها خیلی بیشتر دوست دارن آسفالت محله کسی رو عوض کنن که براش مثلا موقع انتخابات ریاست جمهوری کار ویژه ای کرده باشه. مثلا همین انتخابات اخیر همسایه روبرو آشپزخونمون پرچم بزرگی از عکس روحانی با یک علامت پیروزی زده بود. بعدش که اصلاح طلبا رای آوردن کوچه شون رو آسفالت کردن، بدون اینکه به این کار نیازی باشه. بیش از سه ماه تموم. لابد تو این مدت هم این همسایهه رفته بوده ویلا شمالش از دودو دم ماشین های آسفالت شهرداری راحت باشه. در واقع این کار شهرداری یک جور تشکره. یا محله قبلیمون دوره شهرداری قبلی. اون هم برا همسایه اون ور خیابانمون کناره های پیاده رو رو عوض کرده بود. یک مسئول نیروی انسانی اونجاها بود. خاص بودن کارشون نشون به اون نشون که نکردن بیاندو کناره های پیاده رو این ور خیابون رو هم عوض کنن. فقط مال اون ور خیابونو عوض کردن. در عوض بهرامی اینا که یک پاشون شهرداری بود فقط سر این موضوع هم یک مانوری رو خونه ما رفته بود.

نکته قابل توجه دیگه همین مسیر راهپیمایی زنای پوشیه پوشه، که به گنبد سبز ختم شده بود (روزنامه خراسان نوشته بود که روز چهارشنبه 2 اسفند زنان این کار رو کرده اند). من مثل این زنا بیکار نبوده ام هیچ وقت تا اونجا به اسم حجاب فاطمی روز شهادت حضرت فاطمه پوشیه بزنمو راهپیمایی بکنم2. اصلا قصدم منحرف کردن ذهنم به مسائل حاشیه ای مثل این بازی ها نبوده و نیست. ولی خب برام خیلی جالب بود که اون خانوم ها تا اونجا راه رفتندو هدف دیگه به جز پوشیه پوشیدن در اون مسیر نداشتند (!) که حالا روزنامه ها این قضیه رو هم گنده کنندو بشه یک بخش از موضوعاتشون1 (!)



1-       معلوم نیست این رئیسی چقد بهشون پول داده بوده مطالبشو به غیر از روزنامه قدس تو خراسان هم بذاره (!)

2-       البته بعید هست که حجاب حضرت فاطمه پوشیه ای باشه که مخصوصا زن های ایرانی در دوره قاجار یادگرفته بودند بزنن. این همه ایرانی ها پوشش های مختلف در دوران های تاریخی مختلف داشته اند از سامانیان تا صفویه و بعدش زندیه و غیره یک بار پوشیه حجابشون نشده بوده که از دوره قاجار تا حالا برا ما راه انداخته اند (!) حتی همون موقع هم که اسلام اومده بود به ایران پوشش زنها چادر مشکی و پوشیه نشده بوده (!) تاریخ چیز بدی نیست. بد نیست کمی هم کتاب بخونید، اکتشاف کنید و مطالعه کنید.


ما نقطه عطف اصول گراها و اصلاح طلب ها

خب، حالا که قدری از عقربای ما رو شناختین باید بگم که ما نقطه عطف اصول گراها و اصلاح طلب ها هستیم. اون از اون عقربا که تیم نطفه ای اصول گراها رو تشکیل می دن و این طوری به ما ظلم می کنند و نمی گذارند ما به حقمون برسیم. و اون از اون اصلاح طلب ها که از ضعف ماها بزن بکوب راه انداخته ن و می زنند، می رقصند و کیف می کنند. هر دو، هر دو به ما ظلم کرده اند.

اصول گراها را بشناسید

خواهش می کنم من رو در این مورد شطرنجی کنید. اصول گراهای محترم لطفا نوبت بگیرین برای زدن پیشاپیش قبل از این که حرف بزنم.

سکوت

نمی گم

واقعا قباحت داره. نمیشه گفت.

امر به معروف و نهی از منکر شماها بلدین؟ این همه هی آموزش دادینو گفتین و دیدین. اینه رسمش؟

سکوت

من نوشتم، دیدم ولی ننوشتم و باز چیزهای دیگری از نو نوشتم. از من خواسته اند در این یک مورد ننویسم. در این یک مورد...

آه

در مورد هر چیزی نوشتم. در مورد هر چیزی ولی

آه

نمیشه. نمیشه. نمیشه

چپی یا راستی؟

تقریبا میان این دو و کمی متمایل به چپ. من دقیقا در دل اصول گرایان زندگی می کنم و آن ها من را احاطه کرده اند. از طرف دیگر روابط زیادی با اصلاح طلبان در طول زندگی داشته ام. جالب است بدانید که اعتمادم به چپی ها بیشتر بوده. هرچند هرگز رئیس جمهور منتخب (به جز آقای هاشمی رفسنجانی) و یا خیلی از کارهای جمعی اصلاح طلب ها را قبول نداشته ام.

بغض، کینه و عداوت اصول گرایان نسبت به من دقیقا از همان اول مشخص، فاحش و عمیق بوده و درگیری کمتری با اصلاح طلب ها داشته ام تاکنون. از این جهت می شود گفت که کمی متمایل به چپ هستم. ولی چون اصول گراها من را احاطه کرده اند و از من دست بردار نیستند به نظر بیشتر اصول گرا می آیم. اصلاح طلب ها هم بعد از مدتی آشنایی عمیق تر با من بدشون نمیومده من رو دشمن مشترک خودشون فرض کنند.

با این اوصاف من میان اصول گراها و اصلاح طلب ها هستم و البته کمی متمایل به چپش