آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ما 4 نفر

خب من دانشگاهم سمنانه دیگه. یک مدتیه اخیرا مواجه میشم این خانومای خونه اون منطقه (این روزا کمتر کسی پیدا میکنی بچه اش دختر شده باشه) مثلا با شوهر کارمند دانشگاهیشون و تک پسرشون میانو تا بهشون سلام میکنی، میگیرنت زیر سوال! طوری هم تو سوال پرسیدن بی ادبی میکنن که تو احساس تحقیر میکنی، اگر از قبل برای جواب دادن دروغ آماده نداشته باشی. اصلا اون روز نصف شب هم گذشته بود. سرمو بلند کردم یکیشون پرسید: روزانه ای یا شبانه؟! حرصم گرفت بهش گفتم: چه فرقی داره؟! داد زد: خیلی فرق داره! حرصم دراومده بود. مونده بودم اگر تو همون حالتم که عصبانی شده بودم میتونم مثل یک آدم منطقی سرم رو بذارم بخوابم!؟ یا دیشب که باز یک خانومه ای به همین سبک گرفتم زیر سوال که درتنوع بپرسه شاغلی یانه؟ حالا اگر دقیق هم جواب ندی هی تند تند سوالش رو به صورتهای مختلف و خیلی بی ادبانه تکرار میکنه، طوری که میگی اصلا بلد نیستی تو جامعه زندگی کنی. همین خانومه یک پسر 4-5 ساله هم داشت که برعکس چون میخواست نیشابور پیاده شه حتی نمیذاشت ما چراغ کوپه رو خاموش کنیم. اصلا هی میخواست ماها رو همراه خودش بیدار نگه داره که یک وقت جا نمونه! یک توپ الکی داده بود دست پسرش که هی میکوبیدش تو سر ماها که رو تخت بالا خوابیده بودیم. حالا تو این کوپه 4 نفره همه داریم سعی میکنیم تو این سروصدا بخوابیم که این بچهه دستش میره لای نرده. گریه گریه... بعد هم مادرش اومد نجاتش دادو یک سری هم فقط بچهه عر زد که مادره با جیغو داد داشت میزدش.

بلند شدم چراغ کوپه رو بردم رو حالت چراغ خواب. همه راضی الا این زنه. بلند شد روشنش کرد. یک بار دیگه هم این کار رو کرد. با مهمان دار که صحبت کردم که کوپه ام رو عوض کنه، نشد. ولی درعوض اومدو کمی تذکر داد. ولی خانومه راضی نمیشد. اصلا پر رو تربیت شده ان بعضیا. گفت ما 4 نفر همه میخوایم چراغ روشن بمونه، ولی این نمیذاره! حالا مهماندار داشت میدید که همه خوابیده اند الا این زنه و بچه اش. چراغ روشن موند دیگه. منم نمیتونستم کوپه ام رو عوض کنم. درعوض اون خانوم کمی آرووم تر شد و این بار مجبور شد برا اینکه اون خانوم دیگه رو با پسرش راضی کنه و کمی همراهی اونو بگیره، چیپس گنده اش رو درآورد. افتاد رو خرج دیگه. یک چند سالی میشه که من از این سبک رای گرفتن ها میبینم. یکی میاد برا خودش شریک جرم پیدا میکنه و برای این کارش خرج هم میکنه. این زنه هم داشت از همین سبک استفاده میکرد. درسته که یک کمی برا همراه کردن اون زن دیگه فرصت خیلی زیادی نداشت. ولی برای پررویی، بی ادبی و از حد خارج شدنش داشت از راه مرسوم این دوره زمونه استفاده میکرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد