آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

من تعیین میکنم تو کجا کفشتو در بیاری

چند وقت پیش خواهرم رفته بود خونه دوستش این واحدهای آپارتمانی تازه ساخته شده. کل سالن مرمر بود و داخل خانه با مرمر سبز شروع میشد. خواهرم با کفش کل سالن رو رد شد و اشکالی نداشت. وقتی هم که وارد واحد شد با همون کفش رفت رو مرمرهای سبز. دوستش که جلوتر بود تا دید خواهرم کفشاشو در نیورده، پرسید تو با کفش رو مرمرها راه رفتی؟! خوب شد مادرم نفهمید، وگرنه حسابی عصبانی میشد. اونجا بود که خواهرم فهمید رو مرمرهای خونه نباید کفش بپوشه. اون موقع مال 10-20 سال پیشه که دارم میگم. امروز فیلم یلدا رو نشون میدادو من اتفاقی بخشی از صحنه اش رو دیدم. مثلا یارو داشت میگفت میخواد تعزیه برگزار کنه و همینطوری که داشت وارد هتل میشد، دوربین رفت رو فرش قرمز که اینو پسرش با کفشاشون همراه با ساکهای چرخدارشون رفتن روشو بقیه اش شامل مرمر میشد که باید میرسیدن به مسئول پذیرش هتل! بعد هم رفتن بالا و ازون نوشابه صدادارهای آهنیو گاز دار خوردنو گفتن تعزیه که میخوان برگزار کنن بسطام (یکی از شهرهای تاریخی ما) خیلی باید سُمبولیک باشه.

این یک بی ادبی هست که خارجی ها رو فرش ایرانی شروع کرده اندو خودمون هم هی داریم دنبال میکنیم. مثال دیگه ام، آجاست. همون ارتش جمهوری اسلامی ایران و مقدس ترین نهادش. چند وقت پیش گفتیم خوبه دیگه مسابقات شناورهای هوشمندشونو پر سروصدا برگزار نمیکنن. در عوض مسابقات بین المللی غواصی داشتن. یک چند صحنه تو اخبار نوشون میداد که اینا راه میرن رو زمین تا بعد برسن به یک فرشی که باید روش با کفش راه برن!

هر دو کالای ایرانی نفت و فرش ایران در حال حاضر تحریمه. ولی ما وزارت نفت داریم و نه وزارت فرش. این روزا اوضاع فرش فروش های محترم خرابه. هزاران متر مکعب فرش ایرانی رو دست مونده. چندین بیمه فرش باطل شده. قبلا اوضاع دست مزد و حقوق فرش بافان محترم خراب بود. اما آیا با این بی ادبی حرفه ای که در این حد وسیع در حال گذار هستیم روش میتونیم سری در میان ملل مختلف بلند کنیم؟!

اسلام دین کارهای بیهوده نیست. اگر قرار بود که فرشی بافته بشه که بره زیر کفشهای خاکی بهتر نبود که بافته نشه؟! اون هم فرشی که برای هر نقشش هزاران فکر و اندیشه به کار رفته؟! اسلام، شراب رو حرام کرد. قطعا به خاطر اندک ضرری که در اندک زمانی به ما میرسید. آیا اگر الآن قرآن نازل میشد، مصرف و رسوندن دود پر از سرب و نفتی ماشین ها به حلق ما رو حلال اعلام میکرد؟! این نفتی که مشکوک به حرام بودن در اسلام هست، آیا ارزشش بالاتر از اون فرشی هست که هزاران فکر و اندیشه در بافتش صورت گرفته، که حالا باید سال های سال ما وزارت «نفت» داشته باشیم، ولی وزارت «فرش» نداشته باشیم؟!

نظرات 1 + ارسال نظر
تارا سه‌شنبه 27 شهریور 1397 ساعت 12:41

نیمه خاموش میخونمت.دلم میخواد بابت این پست زیبات یه ماچ آبدارت کنم. خیلی تفکرت در این زمینه زیبا بود افرین حق مطلب رو ادا کردی

:-)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد