آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

کارخانه هیولاها و پروپاگاندا

خواهرم کارتونی دانلود کرده بود که وقتی داشت نگاش میکرد، همون اول گفت بیا خودتو ببین، این تویی. بعد من رفتم ببینم کی رو میگه. دیدم مایک و اون دوست گنده ش مثلا نشسته اند کنار هم تبلیغات کارخانه هیولاهاستو اونجا که میخواد مثلا تلویزیون مایک رو نشون بده یک عکس گنده روی مایک میذاره. بعد مایک کلی خوشحالی میکنه که تو تلویزیون نشونش دادن . بعد هم قضیه به این جا ختم نمیشه و مادرش زنگ میزنه و میگه مایک نشونت دادن . نگاش کردمو دیدم جدی این من هستم. هرجا رسانه ها خواستن به تیم ما اشاره کنن، در حد خودکشی ماها رو نشون دادن. بعد هم من کلی خندیدمو گفتم که عه این منم. خیلی وقته که دیگه شرکت ما مشتری واقعی نداره. الآن دیگه برامون فقط جزو خاطرات شده که بگیم نسل قبلی مشتری واقعی ما بودن. حالا دیگه اگر کار خدماتی هم داشته باشیم، اگر هم مشتری داشته باشیم فکر میکنه این کار جزوی از وظایف ما بوده و نه یک کار دوستانه. درستش این بود که دانشگاهها به عنوان یک کار در خور تقدیر از یک کارآفرین از ما استقبال میکردن.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد