آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

مسجد یکی از فرهنگی ترین جاهای ایران (2)

براتون تعریف کردم که دیگه مردم احترام مسجد نمیذارندو با کفش هاشون رو قالی میان بالا و امان از اولی که این کار رو کرد. بعد از اون من هر وقت رفتم مسجد قالی رو جمع کردم که درسته من با کفش پا رو قالی نمیذارم، ولی پا رو خاک هایی که رو قالی جمع کرده این هم نمی ذارم. حالا دیروز باز مقابل به مثل یک پاگنده به خود رسیده که دوبرابر من شده و فقط وقتی مسجد میاد که جشنی ساندیسی میوه ای چیزی توش باشه چی کار کرده؟ با کفش روی چندین متر قالی بالاتر هم راه رفته. فقط تنها راه حلش دوربین مدار بسته ست.

حتی معبد هم که میری کفش هاتو در میاری. امان از این مردم خبیث.

پ.ن.: بزرگشون تا کوچیکشون یک از یک بدتر. حالا اون بزرگتره مثلا نمیتونه کج و راست بشه رو صندلی میشینه. دیشب این خادم مسجد صف جلوییش بوده، دستشو میاره جلو از پشت میماله به کمر این زنه (!). حالا توجیهش چیه؟ توجیهش اینه که ببخشید من پشت شما وایساده ام (!) ما تا حالا میدیدیم اینا هی برمیگردندو با خباثت ذاتیشون میگن ببخشید من پشتم از شمایه (!). حالا این یکی باز خودش رفته پشت اینطوری توهین میکنه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد