آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

فرار مغزها نه، فرار پولدارها

دیشب برنامه روحانی تو تلویزیون بود. میدونید که این سخنرانی ها نقش توجیهی دارند و بعدش میخواند بگیر بگیرا رو بیشتر کنند. اتفاقا ساعتای 12 شب اینا هم هی صدای موتور و آمبولانسو این چیزا میومدو انگار بگیر بگیر بود.

خب بریم سراغ موضوعی که میخوام بگم. معمولا میگن مادر اختراع نیازه. پس یک کسی که هی در رفاه نبوده و مجبور بوده برای هرچیزیش راه‌حل بده، مخترع خوبی هم از آب در میاد. مخصوصا این مورد رو به طبقه متوسط هم نسبت می‌دهند که بگن نگفتیم فقیر، گفتیم متوسط. اما به نظر من این حرف درست نیست. برای اثبات این موضوع هم بذارین براتون این داستان رو تعریف کنم:

فرض کنید الآن هواشناسی اعلام می‌کنه که 2 ساعت دیگه میخواد تو شهر سیل بیاد. اونایی که باهوش هستند چند دسته میشن: یک عده هلی کوپتر دارند و با هلی کوپتر بلند میکنن برن. یک عده ماشین دارند و تو ترافیک خروجی شهر میموند. یک عده هم از باهوش ها دیر خبر دار میشن و میرن بالا پشت بوم خونه شون. اینطوری میشه که سیل میاد همه رو میبره به جز اونایی که هلی کوپتر داشتن. به این میگن انتخاب طبیعی و خیلی هم قضیه ش علمیه.

حالا شرایط امروز رو درنظر بگیرین. امروز بهمن 96 بدونید کمتر از 200 میلیون تومن داشته باشین تنها راه دوام آوردن در کشور دیگه از طریق مهاجرت پناهندگیه. پس اینکه میشنوید مثلا فلان نخبه فراری داده شد و رفت کشور دیگه حالا هم درخشید بدونید که حداقل 200 میلیون تومن پول آماده خرج کردن داشته. بدون داشتن 200 میلیون تومن حداقل، نخبه محسوب نمیشی که حالا فراری داده بشی.

یک سوالی که این وسط پیش میاد اینه که پس شاید طبقه متوسط کسی هست که 200 میلیون تومن حداقل باید داشته باشه؟ اگر اینطوری فکر کنیم که خیلی ها فقیر محسوب میشن (!) تقریبا یک چیزی حدود 80 میلیون (99.9%)، شایدم بیشتر جمعیت فقیر محسوب میشن. و یک کسی هم مثل من لابد زیر خط فقر. یعنی الآن مثلا من خودم فهمیدم که موندن خوب نیست. کلی هم تلاش کردم که مهاجرت کنم. ولی وقتی حتی انقدر پول ندارم که برم یک کشور دیگه دوام بیارم جرات نمیکنم از جام تکون بخورم. از طرفی دیگه هم فکر نکنم با این مسکینی که دارم که حتی بتونم برم یک کشور دیگه سالم ساکن بشم تا بعدش به من بگن مخترع، نخبه و از این جور تعریفا. کلی هم برای به دست آوردن پول تا حالا تلاش کرده‌ام.

پولدارها و طبقه خاص همیشه بهتر دیده شده اند و عمرشون هم اگر بدخوری نکنن معمولا اون قدر طولانی بوده که یک بار هم نونشون کم بشه و مجبور بشن کمترین خلاقیتشون رو به کار بگیرن تا بزرگترین خلاقیت قرن محسوب بشه. اصلا ما خودمون ناخودآگاه بارها به کسانی گفته‌ایم نخبه، مغز و نابغه که بسیار هم پولدار بوده‌اند. یا حداقل انقدر پول داشته‌اند که یک سفر مثلا برن انگلیس و بعد برگردن غر بزنن که جای مرطوبیه (مثلا همین طاهره صفارزاده خودمون مورد اشاره در کتابهای فارسی).

اصلا باتوجه به این موارد که براتون گفتم این حرف بیل گیتس رو هم نقض میکنم که میگه ایرادی نداره شما فقیر به دنیا بیایید، ولی این عیب شماست که فقیر از دنیا برین.

نظرات 2 + ارسال نظر
مهتاب جمعه 20 بهمن 1396 ساعت 12:32

این تصور که حداقل باید 200 میلیون داشته باشی صحیح نیست. شخصا برای پذیرش دکترای با فاند اقدام کردم و گرفتم و الان هم ایران نیستم. کل هزینه ای هم که داشتم، صرفا هزینه ی تسویه حساب دانشگاه، پرداخت پول خوابگاه، آزاد کردن مدرک و خرید بلیت هواپیمام بود که کلش سال 90 شد دو سه میلیون. با هر تورمی هم حساب کنین، الان نمیشه 200 میلیون. نهایتش میشه 20 میلیون.

باورت میشه به رفتن قاچاقی هم فکر کرده ام؟
آدم که پولش کم باشه استرس هم داره.

اسماعیل چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت 15:23

داداش چی داری براخودت اینجا مینویسی. اینجا اینترنتو پولدارا صاف کرده اند. سعی کن بهشون کمی مرحمت بفرمایی شاید تو هم یک لقمه ای چیزی بتونی باهاشون شریک شی

آره جدا. یک فکری باید برای سوءتفاهم هام بکنم. وگرنه ناجور همه پشت سرم مغزشون سوت میکشه از سوتفاهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد