آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

آه

دنیا به دوستی بیشتری نیاز دارد

ایران در وضعیت جنگی (2)

با توجه به تحقیقاتی که الآن از کشورهایی که باید برای اقامت به اونها سفر میکردم، الآن دیگه تصمیم رو تقریبا گرفته م که همین ایران بمونم. من دختر روزهای سختم. اما، باید خدمت شما عرض کنم که روزهای سخت تری در پیش است. به جز اینکه بسیاری از سازمانهای کشور با قوانین 40 سال پیش اداره میشوند و از این رو با توجه به مناسبات امروز خودبخود در حال متلاشی شدن هستند، ایران و بسیاری کشورها پیش بینی جنگ را برای حداقل 3 سال آینده کرده اند.

احتمال جنگ برای شهری مثل مشهد بسیار بالا رفته است. دلیل این پیش بینی را می توانید از مانورهای پیچیده هواپیماهای جنگی چند ماه اخیر و تجهیز بیمارستان های ایران و خصوصا مشهد بیابید. در حال حاضر پس از تجهیز بیمارستان امام رضا، و قائم دولت مشغول تجهیز بیمارستان بنت الهدی می باشد. از طریق اخبار هم احتمالا شنیده اید که سایر شهرها مثل اصفهان به صورت خصوصی بیمارستان هایشان را تجهیز کرده اند. از طرف دیگر تعداد داکیومنتهای تحقیقاتی آمریکا برای مقصر جلوه دادن ایران و هدف قرار دادن شهری مثل مشهد رو به افزایش است.

هر جاسوسی می داند که این تجهیزات  از علائم جنگ برای یک کشور است. در حال حاضر سایر کشورها مثل جنگ جهانی دوم در پی به دست آوردن منافعشان از جنگ محتمل هستند.

بسیار محتاط باشین، و خودتون رو برای یک جنگ تمام عیار در حد جنگ جهانی سوم آماده کنید. اگرچه ممکن است این جنگ باز هم با اسم داعش به وقوع بپیوندد.


پ.ن.: من با توجه به این مساله صفحه جدیدی تحت عنوان «آمادگی دفاعی» اضافه میکنم تا مطالب مرتبط را آنجا بگذارم.

بعدا اضافه کرد:

1398 و پس از آن:  وارد مرحله جدیدی از جنگ میکروبی (CBR) شدیم. در حال حاضر، امروز 12 فروردین 1399 مرحله دوم مبارزه با موج دوم همه گیری کرونای جدید (COVID-19) رو میگذرونیم.

1401 و پس از آن: وارد مرحله جنگ ترکیبی شده ایم. حدود یک سال از جنگ اوکراین-روسیه با حمایت تمام عیار عیادی استکبار از ادامه این جنگ میگذره! در ایران دارو و مکمل های دارویی کم و نایاب شدن! گرانی ماه به ماه رو به افزایش است  و چیزی به اسم اغتشاشات با انواع سلاح گرم و سرد جریانی هر روزه شده که آمار کشته و شهید شدنها را بالا برده است. اینها به جز تخریب آثار باستانی است که جریانی عادی شده است. رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا، انگلیس، رژیم سعودی عربستان و اسرائیل، رژیم برلین و چند کشور دیگر متحد آن مثل فرانسه از جریان اغتشاشات حمایت کرده و بر تحریم های خود تاکید و افزوده ان! از نظر دیپلماسی کاملا به مرحله قبل از برجام برگشته ایم و حتی دیگر اسمش هم نیست که ممکن است تحریمی برداشته شود!

1402 و بعد از آن: رژیم صهینویستی از 9 اکتبر 2023 در حال قتل عام مردم غزه است. غزه که به بزرگترین زندان این رژیم شهرت دارد، باریکه ایست که از سال 2005 کنترل آن از دست اسرائیل خارج شده است. رژیم صهیونیستی در جنگ با جنگنده های هوایی دست برتر دارد، و از امروز با ادامه دار شدن این جنگ تهدیدی برای شهرهای مختلف ایران، از جمله مشهد شده است.  امروز اگر میزان بمب های ریخته شده بر سر مردم غزه با بمب های هیروشیما جنگ جهانی دوم برابری میکند،  این تهدید برای ایران هست.

نظرات 16 + ارسال نظر
تراویس بیکل سه‌شنبه 9 اسفند 1401 ساعت 05:00 https://travisbickle1.blogsky.com/

الان تقریبا ۶ سال از پیش بینی جنگ ات گذشته و خبری نشده هنوز نوستراداموس

سر عنوان برخی مطالبت رو خونده م. پیش بینی نیست جانم. مشاهده است. الآن حلب سوریه رو دیدی؟! هنوز از جنگ خلاص نشده. ما زمانی این شهر رو تو درسهای مرسوم و معمول آمریکایی ها میدیدیم که امروز این بلا سرشون اومده.
نگران نباش، زلزله بزرگ به تو هم میرسه. هرچند ممکنه اونموقع سرت تو فیلمهای آمریکایی گیر کرده باشه و نتونی داستان امروز من رو بخونی!

سلام جمعه 4 آذر 1401 ساعت 11:27

میشه بگی کدوم کشور خراسان را تهدید می کند
افغانستان که فکر نکنم باشد

در اینجا موضوع حریم و جنگه. نظام حاکمیتی ایران و خاک آن معمولا جای دست اندازی براندازان بوده، ولی مرزهای جغرافیایی آن در جنگ جهانی رو نمیشه تعیین کرد!
در جاییکه سازمان ملل باشه، چه جای جنگه؟! نظام ایران میگه نیازی به سازمان ملل نیست. حالا کی ایران را تهدید میکنه؟

هنرمند سه‌شنبه 5 اسفند 1399 ساعت 16:39 http://www.honar5556.blogfa.com

...ومن امشب
از نگاهت کوچ می کنم
وتو می مانی
و کوچه ای که
ویران شده از خاطره ی
نگـــــــــــــــــاهت...
.......................................
عرض ادب و احترام[گل]

ممنون

دلسوختگان شنبه 29 آذر 1399 ساعت 20:53 https://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

جنگ؛ اوج بی تدبیری انسانهاست.!

جنگ خیلی دلایل میتونه داشته باشه، یکیش اینه که برپاکننده اون میتونه با خودش فکر کنه شرط بیشتر زنده موندنش کشتن یک سری آدمه، حالا هرکی

amir جمعه 1 آذر 1398 ساعت 13:44

همون ملتی که برای سرکوبشون اینترنتو قطع کردن و اینهمه نیرو ریختن تا خفه اشون کنن‌

anark جمعه 1 آذر 1398 ساعت 13:08

وضعیت ایران بشکه ی باروته یه تغییری تووراهه اونموقعست که شغالای جیره خور شرق و غرب و شمال وجنوب میریزن و منافع خودشونو پی میگیرن اینجاست که افراد باید هشیار باشند نه خر حکومت بشن نه اجازه ی مداخله ی امپریالیستها
هر نوع جنگی توو راه باشه جنگو به جنگ داخلی بدل کنیم.

این فرانسوی ها، خوش به حالشونه. با اینکه یکسره مثل زندان بود وضعیتشون و مثلا ما ایرانی ها نمی تونستیم تو وبلاگ هاشون ثبت نام کنیمو به زبانشون مطلبی بنویسیم، ولی الآن فکر کنم آزادترن نسبت به ما ایرانی ها. بعد هم جنگ داخلی براشون درست نشده، فکر نکنم اینطوری هم انقدر ماها بیسواد باشیم که برگردیم به شرایط افغانستان

amir پنج‌شنبه 30 آبان 1398 ساعت 07:44

آره راست میگی مخصوصا اونجا که گفتی: « هر جاسوسی می داند .... »
:))

ضمنا جنگ ارزونیه صاحبانش. ملت ایران نه الان نه صد سال دیگه سمتش نخواهند رفت.

کدوم ملت؟ منظورت اوناس که تا تقی به توقی میخوره خبری ازشون نیستو فقط موقع خوردنا سر به زنگا پیداشون میشه؟!

دریا چهارشنبه 29 آبان 1398 ساعت 09:34 http://Dailyme1999.blogsky.com

خدا اخر عاقبتمونو به خیر کنه اخه ، امروز پنجمین وبلاگیه که میبینم از جنگ گفته و حقیقتا پرام ریخته..

سحر دوشنبه 4 شهریور 1398 ساعت 16:54 http://roya-94.blogsky.com/

جنگ وحشتناک ترین واقعه اس بنظرم

آدم گاهی بهش اعتقاد که پیدا کنه، کم کم ترسش هم ممکنه بریزه

Reza یکشنبه 27 خرداد 1397 ساعت 10:25 http://rezacplus.blogsky.com

چیزی که واضحه توی جنگ حلوا تقسیم نمیکنند یا باید بکشی یا میکشنت! خدا نکنه جنگ بشه. من همین الانش هم دارم خیلی حرص میخورم از ندانم کاری و قد بازی بعضی ها.
راستی چه قشنگ مینویسی! خیلی کم پیش میاد من یه مطلب طولانی رو تو آخر بخونم! معمولاً یه مرور سطحی میکنم!

نه حلوا پخش نمیکنن. ولی من هربار آدمایی رو میبینم که تو جنگ ها کشته شده اند، همه ش با خودم فکر میکنم نمیشد که اون آدم تو جنگ کشته نشه؟!

شطرنج باز سه‌شنبه 11 اردیبهشت 1397 ساعت 01:03 http://www.chesslife.blogfa.com

چقدر عجیبی

کم مونده بگی incredible

x یکشنبه 30 مهر 1396 ساعت 23:29 http://malakiti.blogfa.com

چه پست ترسناکی !
یه بار در عمرم پست لطیف گذاشتم حالا اومدم از جنگ میخونم !
امیدوارم مردم همه جااز جنگ به دور باشن

نه اونقدرا هم که فکر میکنی وحشتناک نیست. در جنگایی این چنینی اگر مردم چند کشور بشیم که هوشیار باشیم و غفلت نکنیم، درش سازندگی هست. ولی اگر غفلت بکنیم طوری که نفهمیم کی بیشتر خر تو خر شد، اونقدری که هنوز داشتیم راجع به هرزنامه هایی فکر میکردیم که دولت به اسم اقتدار حرف میزد، اون وقت کمی نگران کننده میشه. فقط کمی نگران کننده. چون مگر ما کم ظلم دیده ایم که حالا بخوایم از ظلم پیچیده ترش بترسیم؟!

دیوانه دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت 18:53

من تورا میخواهم
تو مرا میفهمی
و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است..

انسان، موجود عجیب

دیوانه دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت 13:41

به خوردن ِ کلونازپام در شبی بی صبح

صدای گنگ ِ زنت پای آخرین تلفن

صدای دختر لوسی در انتهای سرت

صدای تو به خودت: «مرد باش و گریه نکن...»

(سید مهدی موسوی)

جالب بود.
«پوستینی کهنه دارم من
یادگاری ژنده پیر از روزگاران غبارآلود
سالخوردی جاودان مانند
مانده میراث از نیاکانم مرا، این روزگار آلود
جز پدرم آیا کسی را می شناسم من!
کز نیاکانم سخن گفتن؟
نزد آن قومی که ذرات شرف، در خانه خونشان
کرده جا را بهر هر چیز دگر، حتی برای آدمیت، تنگ
خنده دارد از نیاکان سخن گفتن که من گفتم
جز پدرم آری
من نیای دیگری نشناختم هرگز
نیز او چون من سخن می گفت
هم چنین دنبال کن تا آن پدر جدم
کاندر اخم جنگلی، خمیازه کوهی
روز و شب می گشت، یا می خفت
این دبیر گیج و گول و کور دل: تاریخ
تا مُذَهب دفترش را گاه گه می خواست
با پریشان مذهبی از نیاکانم بیالاید
رعشه می افتادش اندر دست
در بنان دفشانش کِلک شیرین سِلک می لرزید
حیدرش اندر محبر پر لیقه چون سنگ سیه می بست
زانکه فریاد امیر عادلی چون رعد برمیخواست:
«هان کجایی، ای عموی مهربان! بنویس
ماه نو را دوش ما، با چاکران، در نیمه شب دیدیم.
مادیان سرخ بال ما سه کرت تا سحر زایید.
در کدامین عهد بوده ست این چنین یا آن چنان بنویس.»
لیک هیچ غمت مباد از این،
ای عموی مهربان، تاریخ!
پوستینی کهنه دارم من که می گوید
از نیاکانم برایم داستان، تاریخ!
من یقین دارم که در رگهای من خون رسولی یا امامی نیست،
نیز خون هیچ خان پادشاهی نیست
وین ندیم ژنده پیرم دوش با من گفت
کاندرین بی فخر بودن ها گناهی نیست.
پوستینی کهنه دارم من،
سالخوردی، جاودان مانند
مرده ریگی داستان گوی از نیاکانم، که شب تا روز
گویدم چون و نگوید چند
سال ها زین پیش تر در ساحل پرحاصل جیحون
پس پدرم از جان و دل کوشید،
تا مگر کاین پوستین را نو کند بنیاد
او چنین می گفت و بودش یاد:
- «داشت کم کم شبکلاه و جُبه من نو ترک می شد،
کشتگاهم برگ و بر می داد.
ناگهان طوفان خشمی با شکوه و سرخگون برخاست
من سپردم زورق خود را به آن توفان و گفتم هرچه بادا با
تاگشودم چشم دیدم تشنه لب بر ساحل خشک کشف رودم
پوستین کهنه دیرینه ام با من
اندرون، ناچار، مالامال نور معرفت شد باز
هم بدان سان کز ازل بودم»
باز او ماند و سه پستان و گل زوفا؛
باز او ماند و سکنگور و سیه دانه
و آن به آیین حجره زارانی
کان چه بینی در کتاب تحفه هندی،
هر یکی خوابیده او را در یکی خانه.
روز رحلت پوستینش را به ما بخشید
ما پس از او پنج تن بودیم.
من بسان کاروان سالارشان بودم.
- کاروان سالار ره نشناس-
اوفتان خیزان،
تابدین غایت که بینی، راه پیمودم.
سال ها زین پیشتر من نیز
خواستم کاین پوستین را نو کنم بنیاد
با هزاران آستین چرکین دیگر برکشیدم از جگر فریاد:
«این مبادا. آن باد!»
ناگهان توفان بی رحمی سیه برخاست...
پوستینی کهنه دارم من
یادگار از روزگارانی غبار آلود،
مانده میراث از نیاکانم مرا، این روزگار آلود
های، فرزندم!
بشنو و هوش دار
بعد از من سالخورد جاودان مانند
با بر و دوش تو دارد کار
لیک هیچت غم مباد از این.
کو، کدامین جُبه زربفت رنگین می شناسی تو
کز مُرَقَع پوستین کهنه من پاک ترباشد؟
با کدامین خلعتش آیا بدل سازم
که نه در سودا، ضرر باشد؟
آره جانم، آی دختر جان!
هم چنان پاک و دور از وصله آلودگان می دار.
(شعری از مهدی اخوان ثالث)

دیوانه دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت 13:27 http://www.delirium.blogsky.com/

با این حساب بهتره من فشنگ هام. ذخیره کنم

زرنگی، آره. من بشخصه پیش بینی جنگ حتمی رو میکنم. با این وجود، ایران کشور وسیعی هست (یعنی به کوچکی یک ژاپن نیست که به این راحتی ها تو جنگ جهانی تموم شه). میشه یک جان پناهی توش پیدا کرد و زنده موند

سهند جمعه 7 مهر 1396 ساعت 20:42

سلام،
خوب هستین؟

ببخشید از وبلاگ «دختر معمولی» مزاحمتون می‌شم.
از نظری که در وبلاگشون در مورد پرسش من قرار دادین، بسیار سپاسگزارم. البته من هم با پاسخ ایشون موافقم، چون یک نفر نمی‌تونه انسان رو قانع کنه. به هر حال جهان خیلی عوض شده و این موضوع که الان شاید شرایط در اونجا بدتر شده باشه، به نظر من تا حدی درسته و باید پذیرفت. هرچند که بعضی‌ها می‌گن نه بدتر نشده، و برخی دیگه می‌گن بدتر شده. البته خود «دختر معمولی» هم فرمودن که قبلا محیط خیلی ساکت بوده ولی بعد از بحران پناهندگی، الان بیشتر اوقات با صدای بلند از این طرف کوچه یا خیابون به زبون‌های عربی یا افغانستانی حرف می‌زنن!

از دیدگاه من، باید خود فرد بره و از نزدیک محیط رو ببینه و تصمیم بگیره.

امیدوارم موفق باشید و با آرزوی بهترین‌ها.

سلام، راستش رو بخوای، من خودم خیلی دوست دارم برم. ولی میترسم. احساس میکنم ترسم هم درست باشه. مثلا برم اونجا و اخلاق گندم رو هم که نمیتونم عوض کنم. مثلا میترسم برم دنبال کارای voluntary بعد بیان بدتر دستگیرم کنندو ازین ترسا دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد